Quantcast
Channel: ميمه اي ها
Viewing all articles
Browse latest Browse all 216

واژه ها و لغات میمه ای بر اساس حروف الفبا

$
0
0

باسلام

کتاب فرهنگ جامع گویش میمه ای به تلاش و نویسندگی جناب آقای محمدتقی معینیان در شرف ویرایش نهایی و انتقال به مرحله چاپ است . ایشان متن اولیه را برای دریافت نظرات دوستان (با عنایت به اینکه مطالب در حال ویرایش و اصلاح است) دراخیتار بنده قراردادند تا از طریق همین وبلاگ از نظرات سازنده و انتقادی شما عزیزان در ویراش نهایی کتاب استفاده شود.

                                                               با تشکر- وطن خواه


.................................................

تذکر: دراین مجموعه سعی شده تا حد امکان کلمات و واژه های منسوخ شده زبان میمه ای نیز ریشه یابی و جمع آوری گردد به همین علت ممکن است بعضی از واژه ها و لغات ، در حال حاضر در شهر میمه کاربردی نداشته یا تعداد گویشوران اندکی داشته باشد، اما در میمه ای بودن آنها شکی نیست. بعضی از واژه های و لغات هم ممکن است تکراری باشند که بر آنها نیز اشکالی وارد نیست چون در مرحله ویرایش نهایی قبل از چاپ، توسط نرم افزار شناسایی و حذف می گردند.

حرف (آ- A )

 اولین حرف از حروف الفبای فارسی که (آ - کلاه دار ) یا (الف – ممدود ) گفته می شود.


 

(آ،a)

 

- آ )  a) جا ، تكيه كلام و حرف تعجب (آتقی: آقا تقی)

 - آب باريك (ab-barik ( نام مزرعه اي در ضلع غربي روستاي موته

 - آبُودي ( abodi ) روستا، ده ، ضد بيابان ( آباداني و رونق )

 - آبون ماه ( abonmah ) آبان ماه

 - آبا و اجداد ( aba- agdad )  پدر واجداد

 -  آتش واد ( ates - vad ) باد گرم ، باد گرم و خشك مرداد ماه

 - آتش ذيل ( ates - zil ) آتش روشن

 - آتشي ( ateshi ) كنايه از عصباني شدن و خشمگين شدن است

 -  آتشي مزاج ( ateshi mezaj ) به اشخاص كم حوصله و تند خو گفته مي شود

 - آتي ( a - tay ) آينده ، آن يكي

 - آخور ( axor ) محل ريختن غذا براي چهار پايان، طاقچه کنار دیوار که در آن علف و خوراک دام می ریزند

 - آخوره ( axora ) گودي وسط خاك دپو شده ، معمولاً براي كاه گل زدن پشت بام خاك و كاه را با هم مخلوط و وسط آنرا براي آب گود مي كنند ، گودي وسط پشته يا خاك دپو شده که برای ریختن آب و گل و ساختن درست شده ، دور خرمن گندم كه با چون و الاغ خرد شود .

 - آخه ( axe ) در ابتدا جمله هائي مي آيد كه براي مواًخذه ديگران يا توضيح مطلبي بكار مي روند . مثال: آخه تو براي چي چي بشوئي ( آخر تو براي چه رفتي )

 - آدمي زاد (zad adami - ) انسان ، بشر ، آدمي، زاده آدم ، فرزندان حضرت آدم(ع)

 -  آدورماه (mah ador ) آذر ماه ، مثال ؛ همون آدورنگينايه ( هنوز آذر ماه نشده است )

 - آده يا هاده ( hade ) بده ، درخواست گرفتن چيزي از كسي

 - آر ( ar ) تكبر ، نخوت ، غرور بي جا ( آسياب ) عار و غرور

 - آرگيز (argiz ) گاز بگير

ادامه دارد

 نگاهی به کتاب فرهنگ جامع گویش میمه ای ( قسمت اول )

 نگاهی به کتاب فرهنگ جامع گویش میمه ای ( قسمت دوم )

نگاهی به کتاب فرهنگ جامع گویش میمه ای ( قسمت پنجم )

نگاهی به کتاب فرهنگ جامع گویش میمه ای ( قسمت ششم )

نگاهی به کتاب فرهنگ جامع گویش میمه ای ( قسمت هفتم - آخر )



Viewing all articles
Browse latest Browse all 216

Trending Articles