Quantcast
Channel: ميمه اي ها
Viewing all articles
Browse latest Browse all 216

بازی خطرناک قجری ها!

$
0
0
ناصرالدین شاه قاجار، بی شک یکی از خوش گذران ترین شاهان سلسله ی قاجاریه بوده است، به نحوی که گاه برای داشتن لحظاتی مفرح، دست به هر کاری می زده است، از جمله بازی «چراغ خاموش کنی»! ناصرالدین شاه به دلیل زنان فراوانی که در حرمسرای خود گرد آورده بود، گَه گاه به ساخت بازی هایی نیز می پرداخت چنانچه تاج السلطنه دختر ناصرالدین شاه در خاطرات خود اشاره می نماید که یکی از بازی هایی که من خیلی دوست داشتم و مایل بودم در تمام شب ها این بازی برپا شود، بازی ای بود که پدرم اختراع نموده بود و اسم آن را بازی «چراغ خاموش کنی» گذاشته بود. در آن زمان چراغ گاز در اندورن به تعداد صد عددی وجود داشت، اما چراغ الکتریک تازه اختراع شده بود و تمام عمارت های سلطنتی را چراغ الکتریکی کشیده بودند. محل این بازی تالار ابیض بود و بواسطه ی وسعت مکان، آن نقطه را پدرم برای این کار انتخاب کرده بود. در شبی که این بازی شروع می شد، از عصر به خانم ها خبر می دادند که امشب «چراغ خاموش کنی» است و زن های محترم و خانم های بزرگ اغلب حاضر نمی شدند؛ چون شرکت در این بازی را برای خود کثر شأن می دانستند. لیکن سایر زنان حاضر و با کمال بشاشت این بازی را شروع می کردند. این بازی عبارت بود از: خاموش کردن چراغ. لذا هنگامی که چراغ خاموش می گردید، تمام زنان در آزادی کامل بسر می بردند و در انجام هر کاری آزاد بودند: آزاد بودند همدیگر را کتک بزنند، گاز بگیرند، کور کنند، سر بشکنند، دست بشکنند و غیره. تمام این خانم ها در اولِ شروعِ بازی در میان تالار می نشستند و با هم مشغول صحبت می شدند. پدرم در روی صندلی پهلوی کلید چراغ می نشست و در حالی که زنان مشغول صحبت بودند به ناگاه چراغ را خاموش می کرد و در پی آن یک مرتبه هرج و مرج عجیبی ظاهر و صدای استغاثه و فحش و ناسزا بلند می شد و هر کس مشغول کاری! در این میان اگر زنی بااخلاق بود، فوراً به گوشه ای خزیده، خود را زیر نیمکت یا میزی مخفی می کرد و جان سالم به در می برد و اگر وحشی بود، کتک می زد و کتک می خورد. پس در همین بین که صدای هیاهو و شیون برپا و تاریکی مطلق حاکم بود، ناگاه پدرم چراغ را روشن و هر کس به هر حالتی بود دیده می شد! اغلب لباس ها پاره پاره، گونه ها و صورت خون آلود، صورت ها موحش، موها پریشان و چشم ها سرخ و غضبناک بود و تعجب در این بود که به محض روشن شدن چراغ، تمامی زنان مشغول خنده شده و دوباره این کار امتداد می یافت و پس از اینکه تقریباً دو سه ساعت این بازی به طول می انجامید، بالاخره مجروحین مورد الطاف و اشخاصی که لباس هایشان پاره و بی مصرف شده بود به اعطای پول و لباس سرافراز می شدند و پس از پایان مجلس هر یک از این زنان به مداوای خود می پرداختند تا در «چراغ خاموش کنی» شب های بعد بتوانند حضور پیدا کنند!

Viewing all articles
Browse latest Browse all 216

Trending Articles