Quantcast
Channel: ميمه اي ها
Viewing all articles
Browse latest Browse all 216

مرحوم حاج قیصر خان گرانمایه - (3)

$
0
0

*  مردم دوستی مرحوم گرانمایه

در روزگاران تاریخ سوز، (قحطی و خشکسالی­های پی در پی، سیل­های ویرانگر ، سن خوارگی و شیوء بیماریهای واگیردار و کشنده) همیشه جمعیت قابل توجهی از اهالی وزوان از مرد و زن به عنوان چوپان، نوکر، کارگر، و خدمه تحت حمایت و پوشش مرحوم قیصرخان بودند و از این بلاهای خانما نسوز جان سالم بدر می بردند مرحوم پدرم می­گفتندسالیان سال چند سر گله با صدها رأس دام، 40 حبه آب ، زمین­ها و باغات گستردة مرحوم قیصرخان توسط اهالی وزوان (مرد و زن )اداره می­شد و از محل درآمد آنها حداقل 50 نفر گذران و ارتزاق می شدند. علاوه بر تعدادی از اهالی شهر وزوان، تعداد زیادی از عرب های روستای خسرو آباد، تحت حمایت و پوشش این بزرگ مرد از بلاهای ارضی و سماوی جان سالم به در بردند و حیات خود را مدیون این رادمرد هستند. سعادت حاصل شد چند شب به اتفاق مرحوم پدرم به منزل حاج قیصرخان رفتیم. خاطراتی را از سال های قحطی، گرانی، خشک سالی­های پی در پی، سن خوارگی، بیماری­های واگیردار و فقر و نکبت سایه انداخته بر این منطقه  و خدمات خانواده گرانمایه به مردم برای نجات از این مهلکه ها تعریف می کرد که انسان شدیداً متأثر می­شد و بر سخاوتمندی و بزرگ منشی این خانواده درود می فرستاد. انصافاً ‌اگر حمایت­های خانواده گرانمایه (بویژه مرحوم قیصر خان) به فقرا در این سال­های زندگی سوز نبود. جمعیت زیادی از اهالی شهرهای میمه، وزوان و روستاهای تابعه نابود شده بودند. واما از رفتارهای این مرحوم با زیر دستان، رفتارهای فردی این مرحوم با زیردستان زبانزد خاص و عام بود. مرحوم گرانمایه با اعضای خانواده، بستگان ، خدمه و زیردستان ، رفتاری ملایم ، همراه با آرامشی خاصی داشت ، یکی از نوکرانش می گفت: مرحوم گرانمایه هر سال اواخر بهار در محل اطراق ایل دامداریش (چوپانان، نوکران و خدمه) را جمع می­کرد و از بایدها و نبایدهای زندگی و امورات کاری آن ها سخن می­گفت، به آن ها می­گفت شما در حق من زحمات طاقت فرسائی تحمل کرده و می­کنید، من هم باید قدر زحمات شماها را بدانم و نسبت به شماها مهربان باشم و برای شما و خانواده­تان امنیت و آرامش ایجاد و نیازهای زندگی­تان را تأمین کنم. هیچ وقت دست رد به خواسته زیر دستانش نمی­زد و در حد توان سعی می­کرد زیر دستانش در رفاه و امنیت باشند، به فقرا و تنگ­دستان کمک می کرد. و علیرغم مشغله زیاد کاری، هیچ وقت از کمک به فقرا وزیردستانش غافل نبود.

ویژگی­های مدیریتی گرانمایه

مرحوم قیصرخان نسبت به مردم میمه احساس مسئولیت وتعهد می کرد وبرای خدمت به مردم قرار وآرامش نداشت هرگز شانه  زیر مسئولیت خالی نمی کرد.بی نیاز از مال ومنال،پست ومقام،کبر وفخر فروشی بود.هیچ وقت ادعای قیومیتی بر مردم نداشت وی ، فعالیت خود در زمینه­های مختلف پیشرفت و توسعه شهر و بخش میمه را به یک یا چند مورد محدود نمی­کرد. در کلیه امور مربوط به بخش و شهر میمه فعالانه شرکت و دخالت می­کرد. برای تمام برنامه وامور سناریو آماده داشت .

مردم بخش بویژه اهالی شهر میمه، به دلیل شناختی که از پاکی، مردم دوستی، آگاهی و تسلط بر امور (بادرک ودیدی قوی) ، سخاوتمندی، بلند نظری و تعهد، تعصب و دلسوز بودنش داشتند، دستوراتش را مو به مو اجراء می­کردند و اکثر امور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و عمرانی در بخش و شهر میمه با هماهنگی و موافقت و دستور وی انجام می­شد، ابهت و طرز برخوردش به گونه ای بود که احدی جرأت بی­احترامی یا عرض اندام در مقابلش نداشت، فردی بود پر ابهت، جدی، مقرراتی و با اراده­ای قوی وپشتکار فراوان ، در زمان این مرحوم ، وجودش چنان لرزش و وحشتی در دل خناسان و سالسوسان می­انداخت که احدی از مفسدین، غارتگران و خائنین منطقه، شهامت و جرأت کوچک­ترین توطئه و اقدامی علیه شهر و بخش میمه نداشتند. در زمان قیصرخان مگر کسی جرأت تعرض به حد و حدود بخش و حق و حقوق مردم داشت. برخوردش با صاحب منصبان شهرهای همجوار و مسئولین دولتی استان به نحوی بود که احدی به خود اجازه
 نمی­داد در منطقه تحت مدیریت وی، بدون اجازه­اش عرض اندامی بکند. زمانی به تحریک چند تاجر خناس کاشانی ، اهالی شهر شمالی در صدد توطئه و فتنه برآمدند ، و زمانی دیگر چند تن از خوانین شهر جنوبی فتنه هایی را علیه یک پارچگی بخش و تعرض به حیطه مدیریت وی در سر می پروراندند اما تمام توطئه ها و فتنه های آنها توسط مرحوم گرانمایه در نطقه خفه و چنان خناسان و فتنه گران تو دهنی خوردند که ده­ها و صدها نسل هم از حافظه تاریخی این دو شهر پاک و محو نخواهد شد.  


Viewing all articles
Browse latest Browse all 216

Trending Articles