دکتر سریعالقلم از اساتيد سرشناس علوم سياسي درايران است. مقاله « چالشهای بزرگ پیشرفت ایران » تاليف دکتر سريع القلم را براي چندمين بار خواندم . خواهشا اين مقاله که در دوقسمت منتشر مي کنم ، باتامل و حوصله بخوانيد.
.......................................................................
دکتر سریعالقلم: چالشهای بزرگ پیشرفت ایران
باید گفت اگر ما اصول جهانی پیشرفت را حدود 50 سال پیش پذیرفته بودیم، میتوانستیم با صنعت نفت و گازمان و با مزیت نسبی که در پتروشیمی داریم، یک الگوی بومی برای پیشرفت کشور طراحی کنیم. واژه پیشرفت و توسعهیافتگی واژههای ما نیستند. ما یک زندگی سنتی داشتیم و اکثریت مردم در روستاها زندگی میکردند، شاهی بود و یک عده خان. مردم هم با کالسکه رفتوآمد میکردند. سنتهایی هم داشتند. از زمانی گرفتار شدیم که مفاهیم از بیرون آمد و وارد کشور ما شد و خیلی هم بدمان نیامد و دیدیم که ما ایرانیها چون خیلی دنیا را دوست داریم این توسعه به ما کالا و ابزار و امکانات زیادی میدهد تا زندگی کنیم. اما نتوانستیم میان سنت و مدرنیسم بعد از دو قرن آشتی برقرار کنیم. ژاپنی توانست این کار را بکند اما ما نتوانستیم. واژگان توسعهیافتگی واژگانی جهانشمولند و تجربهای بشری است. الان الگوی چینی در دنیا بسیار مطرح است؛ مصرف کم، پسانداز بالا و صادرات. پس ما در یک منظومه جهانی زندگی میکنیم که در اصول مشترکند. یک نفر میتواند در دوحه زندگی کند و یک حساب بانکی در آلمان داشته باشد و در بازار بورس سنگاپور سهم بخرد و سهم بفروشد و تعطیلات هم به اسپانیا برود و رمان برزیلی بخواند.
بنابراین ما در مبانی فکری و در طراحی اصول برای پیشرفت کشور، ناگزیر هستیم از تجربه جهانی استفاده کنیم. اما میتوانیم این را در داخل کشور آورده و با شرایط اقلیمی و آب و هوا و فرهنگی که داریم و با مزیت نسبیمان در نفت و گاز و پتروشیمی به صورت یک الگوی بومی دربیاوریم و سعی کنیم انباشت سرمایه در کشور و تخصص از طریق این صنایع به وجود بیاید. کرهجنوبی کشور بسیار کوچکی است و 40سال پیش هم حدود 20میلیون نفر جمعیت داشت اما تخصصگرایی را انتخاب کرد و گفت من که نمیتوانم آلمان یا آمریکا شوم اما در چند صنعت انباشت سرمایه و تخصص بهوجود میآورم. امروز صنعت کشتیسازی کرهجنوبی در دنیا سوم است. صنعت فولاد کرهجنوبی باعث شد صنعت فولاد آمریکا ورشکسته شود چون تخصصی کار کرد. در دنیا سه کشور بیشتر نداریم که از سوزن تا جنگنده میتوانند طراحی کنند و بسازند؛ آمریکا، آلمان و ژاپن و بقیه همه بهصورت بخشی کار میکنند. بخشی از کارها را انجام میدهم و جلو میبرم. هواپیمای ایرباس که سوار میشوید، 35 کشور با هم همکاری میکنند تا یک ایرباس طراحی و ساخته شود. اخیرا چینیها به ایرباس گفتهاند که ما حاضریم سرمایهگذاری کنیم در بال دو نوع هواپیمای ایرباس و سعی کنیم که آنها را برسانیم به اقتصاد مقیاس و هزینههای شما را کم کنیم و به تدریج در بعضی از قسمتهای صنعت ایرباس همکاری کنیم چون از طریق همکاری با شما، هم شما و هم ما (چینیها) بهره میبریم چون وارد کارهای جدید تکنولوژیک جهان میشویم. اما در ادامه نکاتی که دکتر غنینژاد به آنها اشاره کردند، باید اضافه کنم چندی پیش مسئول سازمان هواوفضا گفت: در سال 90 ایران هواپیماهای پهنپیکر خواهد ساخت و سال 91 اینها را صادر خواهد کرد. این حرف قبل از اینکه بخواهیم مثبت نگاه کنیم نشان میدهد سطح فکر جامعه ما در حوزه صنعت از یک طرف و برداشتی که این افراد از جهان از طرف دیگر دارند متفاوت است.
در سال 1719 در انگلستان، 50درصد مردم باسواد بودند؛ یعنی حدود سه قرن پیش. فکر میکنم علیرغم آیکیو ایرانیان -سعی میکنم جملهبندی را آنقدر ملایم کنم که بیشتر فکر کنیم تا اینکه به ما بربخورد- حداقل میتوانیم بگوییم در حوزههای علوم انسانی، رشد فکری جامعه ما خیلی قابل توجه نیست. یعنی هم در دورههای گذشته -در جامعهای که شاید 10هزار نفر باسواد نبود- میخواستیم کنسوتوسیوم فرانسوی را بیاوریم و هم در جامعهای که 60درصد زنان بیسواد بودند -در دوره پهلوی- میخواستیم قدرت پنجم جهان شویم. اگر بخواهیم علمی به قضیه نگاه کنیم این امر نشان میدهد که فکر ما خیلی جا دارد که بخواهد رشد کند. در واقع آن چیزی نیستیم که میخواهیم یا باور داریم؛ چیزی که نامش را رمانتیسم سیاسی میگذارم. اگر بخواهیم پیشرفت کنیم، هم باید ظرفش و هم مظروفش را درست کنیم. اندیشهها باید اصلاح شود، قبل از اینکه اندیشهها اصلاح شود، حرکتی تحقق پیدا نخواهد کرد. به این صورت که اول باید متوجه باشیم پیشرفت چیست و از کجا آمده و ظرفش و ابزارش چیست؟ و آنهایی که این مسیر را رفتند چه کارهایی انجام دادند. مترو پاریس 105سال سابقه دارد. یعنی یک عده 110سال پیش فکر کردند که ما داریم رشد میکنیم و نیاز به حملونقل عمومی داریم و از قسمت مرکزی شهر پاریس شروع کردند و مترو را راه انداختند. عدهای فکر کردند الان خیلی گسترده شده و تمام محلات شهر پاریس را هم در بر میگیرد. ما در شرایطی که مقدمات یک اقتصاد سالم را برقرار نکردیم، سراغ دموکراسی رفتیم. دموکراسی یک کالای لوکس است. در آمریکا بعضی از سیاهپوستان بودند که خانه نداشتند و شبها در پارک میخوابیدند اما ماشین کادیلاک داشتند! به گردنش که نگاه میکردید یک گردنبند گرانقیمت طلا داشت اما خانه و زندگی نداشت. در محلهها باجگیری میکردند این نشاندهنده این است که پیشرفت، منطق و تسلسل میخواهد. اولین مرحله توسعه، توسعه اجتماعی است. بعد توسعه اقتصادی، بعد توسعه فرهنگی و بعد توسعه سیاسی است. توسعه سیاسی، پیشرفتهترین سطح توسعه است که در غرب سه قرن بعد از اینکه مقدمات بازار آزاد و تبادل جهانی و صنعتی شدن بهوجود آمد به سراغ توسعه سیاسی و تحزب رفتند تا اینکه به آن برسند. بنابراین اولین کاری که در ایران باید انجام شود این است که باید خودمان، آدمهای واقعی شویم و اینکه ما کی هستیم و کجا قرار داریم. جایگاه تاریخی ما چیست و چه ظرفیتها و امکاناتی داریم و چهکار میتوانیم بکنیم. اما قبل از اینکه این یک مساله ملی شود من و شما به عنوان یک ایرانی باید این کار را انجام دهیم اول باید من و شما با خودمان واقعی باشیم که کی هستیم؟ من از شما میپرسم وارد دایره ذهنی خودتان شوید و از تجربیات خودتان بهره بگیرید شما چند نفر را میشناسید که نسبت به آن چیزی که هست، واقعی فکر میکند یا اینکه نه اگر شما میخواهید ذات یک ایرانی را خوب بفهمید حرفهایی که میزند باید تقسیم بر 20 کنید. 20برابر خود را بزرگتر نشان میدهد. 20برابر خود را میخواهد تواناتر نشان دهد و از آن چیزی که هست خود را ثروتمندتر نشان دهد. باید آدمها واقعی باشند. به یاد دارم دورهای که دانشجو بودم، یکبار با دانشجویان طبقه خودمان در خوابگاه که صحبت میکردیم، صحبت از راکفلر شد. دانشجوی آمریکایی گفت که راکفلر خیلی زحمت کشیده تا به اینجا رسیده من که هیچوقت راکفلر نمیشوم چون دوست ندارم زودتر از 10 صبح بیدار شوم. خیلی ساده است. اما واقعیتی در آن نهفته است که فرد جایگاه خود را میفهمد که چیست. اما من 8 سال طول کشید تا در فرودگاه مهرآباد کسی را پیدا کنم که بگویم این پاسپورت به انگلیسی که نوشتهاید دو تا حرف Sدارد و نه یکی! بالای پاسپورت کنترل که در مهمترین فرودگاه کشور غلط نوشته شده بود: «ما ایدههای خود را در جهان مطرح خواهیم کرد یا آنها را دنبال خواهیم کرد».
ادامه دارد................