Quantcast
Channel: ميمه اي ها
Viewing all 216 articles
Browse latest View live

«سعید جلیلی»

$
0
0

دبیر شورای عالی امنیت ملی با خودرو پراید شخصی اش وارد ستاد انتخابات کشور شد و نام خود را در فهرست داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری یازدهم ثبت کرد. دکتر سعید جلیلی با حضور در وزارت کشور، برای کاندیداتوری در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ثبت‌نام کرد.با ثبت نام جلیلی به نظر می رسد آرایش سیاسی انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، شاهد تغییراتی باشد.

سعید جلیلی متولد ۱۳۴۴ منطقه معروف به طلاب مشهد مقدس است؛ وی تحصیلات خود را تا مقطع دکتری علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق (ع) تهران به پایان رسانده و به زبان‌های عربی و انگلیسی تسلط دارد. وی در دوران دفاع مقدس به عنوان نیروی بسیجی بار‌ها برای دفاع از آرمان‌های انقلاب در جبهه‌های حق علیه باطل حضور یافت و سال ۶۵ در عملیات کربلای ۵ به درجه جانبازی نایل آمد. جلیلی پس از جنگ، رساله دکترای خود را با عنوان اندیشه سیاسی در قرآن در خصوص سیاست خارجی اسلام به رشته تحریر درآورد که پروفسور حمید مولانا بر آن مقدمه نوشته است؛ این رساله در لبنان به زبان عربی ترجمه و منتشر شده است. وی در سال ۶۸ به وزارت امور خارجه رفت و پس از یک دوره ۲ ساله، ریاست اداره بازرسی وزارت خارجه را بر عهده گرفت؛ دیگر مناصب او در این وزارتخانه دبیری و رایزنی جمهوری اسلامی ایران بود. وی پس از دوم خرداد ۷۶ و تغییراتی که در وزارت خارجه اتفاق افتاد، به اداره آمریکای وزارتخانه منتقل شد و معاونت این اداره را بر عهده گرفت.

جلیلی در سال ۸۰ به دفتر مقام معظم رهبری رفت و در سمت مدیریت بررسی‌های جاری دفتر رهبر انقلاب به ادامه خدمت پرداخت. وی پس از انتخابات سوم تیر ۸۴ به عنوان گزینه مطرح و موردنظر محمود احمدی‌نژاد رئیس‌ دولت نهم برای تصدی وزارت امور خارجه مطرح شد اما بر اساس مصلحت، اداره معاونت اروپا و آمریکای این وزارتخانه را بر عهده گرفت.

جلیلی در زمان حضورش در وزارت خارجه ارتباطش با دانشگاه را قطع نکرد و در دانشگاه به تدریس سیره سیاسی پیامبر اکرم (ص) پرداخت؛ وی همچنین مدتی به عنوان استاد دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه صنعتی شریف فعالیت داشته و در دانشکده علوم سیاسی دانشگاه امام صادق (ع ) نیز صاحب کرسی استادی است.

سعید جلیلی سال۱۳۴۴در شهرمشهدبه دنیا آمد.

وی دکتری علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق است و سابقه‌ای ۱۸ ساله در وزارت امور خارجه دارد. جلیلی در زمان جنگ ایران و عراق به عنوان نیروی بسیجی بارها در جبهه‌های جنگ حضور یافت . وی دی ماه ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ زخمی شد و در بیمارستان صحرایی منطقهٔ شلمچه به علت نبود امکانات و وضعیت اورژانسی پای راست خود را از دست داد.

سوابق اجرایی

جلیلی در ۳۰ سالگی به ریاست اداره بازرسی وزارت امور خارجه برگزیده شد و تا سال ۱۳۷۵ رئیس این اداره باقی ‌ماند. پس از آن تا سال ۱۳۷۶ به عنوان معاون اداره اول آمریکا در وزارت امور خارجه فعالیت کرد. پس از آن به سمت مدیریت بررسی‌های جاری دفتر رهبری انتخاب شد. تا اینکه در دولت محمود احمدی‌نژاد به وزارت امور خارجه بازگشت و به عنوان معاون اروپا و آمریکا به فعالیت پرداخت. در این مدت به همراه علی لاریجانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی در برخی مذاکرات با خاویر سولانا حضور داشت.

در مهرماه ۱۳۸۶، غلامحسین الهام، سخنگوی دولت محمود احمدی‌نژاد، با اعلام خبر استعفای علی لاریجانی، سعید جلیلی را به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی معرفی کرد و آیت الله العظمی خامنه‌ای در تاریخ هشتم تیرماه ۱۳۸۷ طی حکمی وی را نماینده خود در شورای عالی امنیت ملی منصوب کرد.

تصاویر زیر عکس‌های منتشر نشده از جلیلی است .

 

دیدار سعید جلیلی با رجب طیب اردوغان
سعید جلیلی بر مزار عماد مغنیه
دیدیار سعید جلیلی با نوری المالکی
دیدار سعید جلیلی با وزیر آشتی سوریه
سعید جلیلی و پسرش در حرم امام
سفر سعید جلیلی به بغداد

 

سعید جلیلی در هواپیمای تهران بغداد 

 وی در حال حاضر دبیری شورای عالی امنیت ملی و مسئولیت پیگیری موضوع هسته‌ای کشورمان را بر عهده دارد.


گفتگوی مشرق با خواننده‌ای که می‌خواهد انقلابی باشد

$
0
0
گفتگوی مشرق با خواننده‌ای که می‌خواهد انقلابی باشد؛
سرویس فرهنگی مشرق - از تنها بودنش در این مسیر فرهنگی می گوید و متاسف از اینکه در این وانفسا باید یکه تاز عرصه موسیقی انقلابی باشد. دو سالی می شود که به صورت حرفه ای پا به عرصه خوانندگی گذاشته و شاید چهره اش برای عده ای شناخته شده نباشد اما بی شک عامه مردم صدایش را می شناسند.

حامد زمانی متولد میمه اصفهان است و غیر از این که خواننده خوش صدایی است فارغ التحصیل کارشناسی ارشد علوم سیاسی در دانشگاه تهران است و باور دارد بین آنچه در دانشگاه می خوانده با آنچه در استودیو، پیوند ناگستتنی وجود دارد.

در یکی از شب های اردیبهشت ماه در حالی به شدت از باخت پرسپولیس ناراحت بود به تحریریه مشرق آمد و ساعتی مهمان ما بود. 

آنچه در ادامه می‌خوانید حاصل گفتگوی ما با هنرمندی است که امیدواریم در همین راهی که اکنون در آن طی طریق می‌کند، ثابت قدم بماند تا شاید کمی از مهجوریت انقلاب اسلامی در این عرصه کاسته شود. 
 
***

مشرق: شما فارغ رشته علوم سیاسی از دانشگاه تهران هستید. چطور به خوانندگی تمایل پیدا کردید؟ ظاهرا سیاست با هنر هیچ نسبتی ندارد؟

خیلی قبل تر از این که خواننده بشوم همیشه فضای سیاسی کشور را پیگیری می کردم. برای خودم تحلیل داشتم و کلا از سیاست لذت می بردم. البته درسی که ما می خوانیم خیلی ربطی به سیاست ندارد اما خب همیشه حرف های افراد سیاسی را دنبال می کنم.

یادم است اول دبیرستان که بودم با خرج خودم و دوستانم یک نشریه سیاسی در میمه (اصفهان) منتشرکردیم. سطح آن از درک هم سن و سال های ما کمی بالا تر بود. هر چند که بعضی از تحلیل های من در آن زمان اشتباه از آب درآمد اما به هر حال علاقه داشتم. آنقدر که از ریاضی رفتم رشته علوم انسانی که بتوانم ذوق سیاسی خودم را تقویت کنم و علوم سیاسی بخوانم. قرار بر این بود که من رتبه یک تا 10 را بیاورم اما درست درس نمی خواندم. یعنی در حدی می خواندم که فقط مطمئن باشم دانشگاه تهران قبول می شوم. انتخاب اولم هم علوم سیاسی بود. با این که می توانستم مثلا حقوق بخوانم.

مشرق: رشته تحصیلی شما در محتوا و سبک موسیقی تان هم تاثیر داشت؟

چند روز پیش خدمت یکی از روحانیون بودم. ایشان از من سوال کرد: تو اگر دو دوتا چهارتایی هم وارد این حوزه شده باشی کار درستی کردی. تو حکم یک جاده صاف کن را داری که نفر اول هستی و میتوانی این فضا را در دست بگیری. هر کس دیگری که وارد این حوزه شود نفر دوم است و ارزش کار تو را ندارد.

من گفتم نه! واقعا دودوتا چهارتایی نبود. دلیل و مدرک هم دارم. من چند وقت قبل با بزرگ ترین شرکت موسیقی و در واقع مافیای موسیقی کشور قرارداد انتشار یک آلبوم را امضا کردم. صحبت این نبود که آلبوم چه تیپی باشد و فقط قرار بود این شرکت اسپانسر کار من شود.

خواننده های بزرگی با این شرکت کار کرده بودند و حالا پیشنهاد یک آلبوم فراتر از مرز را به من دادند تا با استفاده از پتانسیل های صدایم تبدیل به یک سوپر استار شوم. یعنی اگر این شرایط را می پذیرفتم و در سبک عاشقانه ای که آنها می خواستند کار می کردم، الان یک خواننده بسیار مشهور بودم.

***قراد داد با مافیای موسیقی ایران

در خلال این قرارداد من چند تک آهنگ هم خواندم که زیاد از آن استقبال نکردند. مثلا تیتراژ "دیروز امروز فردا"که به من می گفتند: نکن! این کار خوبی نیست. اصلا مخاطب ندارد! چون طبق قرارداد ایشان می توانست بر روی کارهای من نظر بدهد و نظارت داشته باشد. هر بار که من یک تک آهنگ می خواندم همین بحث ها را داشتیم تا این که ماجرای شعر هتاکانه شاهین نجفی پیش آمد. من در صفحه فیس بوک مطلبی نوشتم که اصلا هم قصد نداشتم رسانه ای شود. هنوز هم البته سر حرفی که آن موقع زدم ایستادم و به نظرم کار درستی بود. از همانجا مشکل من با این شرکت آغاز شد. با من تماس گرفتند و گفتند که این چه کاری بود؟ دیگر طرفدار برایت نمانده! طرفداران فلان قشرت را از دست دادی. من هم گفتم مخاطبی که من را به خاطر اعتقاداتم پس می زند را اصلا نمی خواهم. اگر قرار است من اعتقادم را سرکوب کنم برای این که طرفدارم را از دست ندهم، میخواهم 100 سال سیاه اصلا مخاطب نداشته باشم. 10 نفر هم مرا به خاطر آنچه به آن معتقدم، قبول داشته باشند برایم کافی است.

قرار دادم را با آن شرکت فسخ کردم و به خودم گفتم یا رومی روم با زنگی زنگ. می خواهی عاشقانه بخوانی یا انقلابی؟ و در نهایت تصمیم گرفتم به تیپی که حالا می بینید بخوانم. البته عاشقانه هم می خوانم اما عاشقانه ای که فاضل نظری یا آقای قزوه شعرش را گفته باشد نه کارهایی که الان همه خواننده ها می خوانند.

نمی گویم آن سبک بد است، آن هم مخاطب خاص خودش را دارد اما من ترجیح می دهم سمتش نروم. به اعتقاد من نمی خورد چون من اصالت موسیقی را به مضمون و شعر میدانم اما خیلی ها به ریتم می دانند. این را هم میدانم که موسیقی اگر حرف درست را نزند و راه درست را نرود قطعا به ابتذال کشیده می شود.

من مضمون ارزشی را می پسندم  و به آن اعتقاد دارم، به انقلاب اعتقاد دارم به قرآن اعتقاد ادارم. وقتی می گویی ارزشی فکر می  کنند منظورت سیاست است اما از نظر من می توان عاشقانه خواند ولی با مضمون ارزشی. من دلم میخواهد به ارزش های بچه حزب اللهی ها جامه عمل بپوشانم و حرفی را در موسیقی بزنم که هم خدا راضی باشد هم خودم.

مشرق: اولین باری که فکر کردی استعداد خواند را داری کی بود؟

من در مسجد محلمان اذان می گفتم. تنها کسی که فهیمد من صدای خوبی دارم پدرم بود که انصافا حمایتم کرد. میمه با اصفهان حدود یک ساعت فاصله دارد. یادم است که حتی در شرایط برف و بوران از روستای خودمان برای کلاس زبان و کلاس قران به اصفهان می رفتم. شب ها هم کلاس آواز استاد طباطبایی می رفتم. سه روز در هفته وقتم اینطور می گذشت. حتی وقت هایی که پدرم نمی توانست من را ببرد، مادرم با یک بچه کوچک در بغلش من را همراهی می کرد.


بعدها اساتید قرآنی من نظیر آقای نیک دستی که در مسابقات بین المللی هم رتبه نخست را دارند روی من کار کردند و مدتی هم به صورت حرفه ای قرائت قرآن کار می کردم و چند رتبه هم در مسابقات مختلف دارم.

تا شانزده سالگی من تقریبا در تمام حوزه ها تسلط پیدا کرده بودم و موسیقی سنتی را می شناختم. تمام دستگاه های عرب را مسلط بودم و از سال 84 کم کم به سراغ ساز زدن و ملودی ساختن رفتم.


مشرق: پس به همین خاطر است که خوب عربی میخوانی و تجوید را رعایت می کنی.


در مسابقات قرآن تجوید 30 نمره دارد اما مثلا صوت 13 نمره دارد. البته الان از آن فضا خیلی فاضله گرفته ام.


***خواننده ها به من می گویند چاپلوس

مشرق: با خواننده های دیگر چقدر ارتباط داری؟


راستش کم. گاهی سروکارمان به هم می خورد اما آنطور که رفیق باشیم و رفت و آمد داشته باشیم؛ خیر.


مشرق: نظرشان در مورد شما چیست؟

در موسیقی اصلا کاری به این ندارند که تو چه میخوانی. بیشتر صحبت این است که چه کسی باحال تراست، با معرفت تر است، چه کسی به موقع پولت را میدهد چه کسی بهتر با نوزانده هایش برخورد می کند. کاری ندارند که چه کسی چه چیزی می خواند. همدیگر را به این شکل می پذیرند. اما خب بعضی ها معتقد بودند که من آدم چاپلوسی هستم. یک سری هم می گفتند که کار خوبی است. البته فکر می کردند که من برای مسائل مادی این سبک را انتخاب کردم و به دنبال گرفتن مجوز و لینک زدن هستم اما بعد دیدند که نه!  من واقعا به حرفی که میزنم معتقدم و فقط دلم میخواهد در این فضا کار کنم.

البته باور کنید اصلا فکر نمی کردم مردم اینقدر از کار من استقبال کنند. چون از پیشنهاد کارها و اجراها می توان حدس زد چقدر کارت موفق بوده است. من به جرات می توانم بگویم مدتی است حتی یک روز خالی هم ندارم و ممکن است در روز سه جا اجرا داشته باشم. کم و بیش هم وقتی در اینترنت سرچ می کنیم، می بینم آمار بازدید ها و دانلود ها واقعا خوب است و نظرات خوبی هم مردم می دهند. خدا را شکر تا حالا کسی نقد جدی به موزیک من وارد نکرده است.

خودم همیشه سعی کردم که کار خوبی ارائه بدهم. وقتی پای رقابت وسط می آید، خواه ناخواه موسیقی تو را با دیگران و مثلا سبک عاشقانه مقایسه می کنند. آنجا دیگر باید ثابت کنم که چیزی از آنها کم ندارم و موزیک من می تواند رقابت کند و خیلی جاها حتی از آنها جلو بزند.حالا جذابیت کار من در این است که یک محدودیت هایی برای خودم دارم. مثلا از بعضی ریتم ها مثل ترنس نمی تواننم استفاده کنم و سعی می کنم در سبک های دیگر مثل موزیک لایت آنقدر قوی ظاهر شوم که کارم دیده شود.


***بعد از ماجرای شاهین نجفی 4000 هزار ایمیل فحش برایم آمد


مشرق: نگفتی واکنش خواننده های دیگر دقیقا چیست؟


ببین وقتی بحث خواندن مثلا برای شهدا، مطرح می شود، هیچکس شکایتی نمی کند. این جور موضوعات یک خط اعتدالی دارند که برای همه محترم هستند. یعنی میتوانی مثلا برای امام حسین(ع)، برای ایران یا شهدا بخوانی و مخاطب خوبی هم داشته باشی. البته من پا را از این فرا تر گذاشتم و موضع گیری های خاص خودم را هم دخیل کردم. مثل قلاده های طلا یا انرژی هسته ای. به هر حال تا یک جاهایی خیلی از اقشار همراهی می کنند.

من فکر می کردم اگر در یک جریانی موضع گیری تند بکنم مخاطبم کم می شود، اما دیدم نه اتفاقا مخاطبم زیاد می شود. حتی کسانی که نظر ممتنع درباره من داشتند دارند کم کم به سمت موزیکم جذب می شوند. هر چند بعد از ماجرای شاهین نجفی، حدود 4000 هزار ایمیل و کامنت فحش و تهدید به مرگ داشتم اما اصلا برایم مهم نبود.

مشرق: پیشنهاد ساخت کارهای انتخاباتی داشتید؟

بله. چند پیشنهاد داشتم. اما هیچ کدام را قبول نکردم.


مشرق: حمایت ویژه ای هم شده ای؟

اصلا! هیچ وقت.


مشرق: اما صدا و سیما اقبال زیادی نسبت به کارهای شما داشته است.

یک بخش مهمی از آن وظیفه اش است. از یک جایی به بعد هم به خاطر یک ترسی است که من آن ترس را می پذیرم. صدا و سیما می ترسد روی یک نفر کار کند و آن را مشهور کند بعد آن آدم خدایی نکرده پایش بلغزد یا موضعش تغییر کند. بعضی از بازیگران و خواننده ها در مثلا پارتی دستگیر می شوند اما مدتی بعد بدون این که اتفاقی افتاده باشد دوباره به روی صحنه می روند. اما این اتفاق اگر مثلا برای من رخ بدهد، مطمئنا خیلی ها زیر سوال می روند. وقتی من داعیه یک چیزی را دارم پس حق می‌دهم که بترسند از ضربه خوردن من.

نردبان این جهان ما و منی است/عاقبت این نردبان افتادنی است

لاجرم آنکس که بالاتر نشست/استخوانش سخت تر خواهد شکست

من این ترس را قبول دارم اما وقتی پای موسیقی انقلابی به میان می آید، باید برای شنیده شدنش تلاش کرد. باید برایش جنگید.


مشرق: شما جنگیدید؟

خیلی جنگیدم. حداقل 6 سال. اولین آهنگ من یک کار مذهبی بود و خیلی آهنگ داشتم که میخواستم پخش شود اما چون اعتمادی نبود، پخش نمی شد. ورود به عرصه موسیقی عرصه حساسی است و اگر اشتباه وارد شوی می سوزی و تمام. من میخواستم ورودم  با یک تیتراژ تلویزیونی باشد. نمی خواستم با یک کار اینترنتی شروع کنم. دوست داشتم در همان گام اول کارم شنیده شود و برای این اتفاق خیلی تلاش کردم.



***ضرغامی به من زنگ زنگ زد و تشکر کرد

مشرق: الان نظر مسئولان صدا و سیما در مورد شما چیست؟

چند روز قبل در سالن همایش های صدا و سیما اجرا داشتم و چهار قطعه خواندم. بیداری اسلامی و دیروز امروز فردا را در سانس دوم خواندم که آقای ضرغامی هم بودند. با این که ایشان در زمان محدودی سخنرانی کردند اما حدود 10 درصد آن را در مورد من صحبت کردند و تشکر کردند.

قبلا هم که در مورد تحریم ها یک کار خواندم آقای ضرغامی از دفترشان تماس گرفتند و تشکر کردند. البته می دانید، یک جاهایی فقط تشکر و تشویق است اما یک جاهایی واقعا حمایت است. این موزیک واقعا نیاز به حمایت دارد. من در به در دنبال یک آدمی می گردم که واقعا این مسائل اعتقادش باشد و مرا همراهی کند. این که می گویم اعتقاد واقعی به این دلیل است که اگر بخواهی نقش بازی کنی مردم سریع می فهمند. کافیست کمی دروغ در صدایت حس کنند. دیگر به تو اعتماد نمی کنند. نمی توانی فیلم بازی کنی.می فهمند.

خیلی دوست دارم که 10 نفر بشویم، 20 نفر بشویم و یک جریانی درست کینم که خواننده های دیگر هم به این مسیر بیایند و در نهایت بگویم دیدید حق با من بود؟ دیدید مخاطب ریزش نکرد و حتی بیشتر هم شد؟


مشرق: بازخورد و اقبال مخاطب را به کارهایت چطور درک می کنی؟

از آمار بارگیری(دانلود) ها کاملا می توان متوجه شد شرایط چطور است. حتی من با خیلی از سایت های موسیقی در ارتباطم ازشان می خواهم که نظرات مربوط به ترک های من را برایم ایمیل کنند. چه تعریف و تمجید چه فحش. تا امروز حدود 80 درصد نظرات و آرا مثبت بوده و اقبال دارند مردم به کارهایم. گاهی هم از دوستان و آشنایان می شنوم که می گویند، مثلا فلانی در فلان جا این تعریفت را کرد.


مشرق: آدمهای شناخته شده مثل مداح ها چه چیزهایی می گویند؟

از مداح های بزرگ چند نفری کارم را پسندیدند. مثلا حاج سعید حدادیان، رضا هلالی، حاج حسن خلج. از میان مسئولان هم تقریبا همه واکنش های مثبتی داشتند.


مشرق: مداحی سخت تر است یا خوانندگی؟

جفتش سخت است اما من احساس می کنم کار ما کمی دشوار تر است. خواننده حرفه ای و صحنه دیده می تواند مداح خوبی بشود اما مداح نمی تواند خواننده به دردبخوری بشود. البته یک آدمی مثل محمود کریمی می تواند خواننده خوبی بشود. ولی رضا هلالی نمی تواند یا حاج سعید نمی تواند.


***محمود کریمی می تواند خواننده شود چون بازیگر خوبی است


مشرق: چرا کریمی می تواند؟


چون واقعا بازیگر خوبی است. خواننده فقط نباید بخواند باید بازی کند. این که می گویم مداح ها قالبا نمی توانند خواننده خوبی بشوند به این دلیل است، که مداحی قالب تو را می بندد و اگر شما بعد از 10 سال مداحی بخواهی یک ترک موسیقی بخوانی همه می فهمند تو قبلا مداح بودی.


مشرق: صدایت اوایل کمی به مداحان شبیه است!

بله. تازه اوایل بیشتر شبیه بود. الان توانسته ام کنترلش کنم. به این خاطر که بازی را بلد شده ام و فهمیده ام مخاطبم چه صدا و تحریری را دوست دارد.


مشرق: خواننده های همشهری شما چه واکنشی داشتند؟ آیا اصلا برخوردی داشتید؟(اصفهانی و افتخاری)

برخورد نداشتیم. شاید در برخی جشن ها اجرای مشترک داشتنیم اما به خاطر گوشه گیر بودن زیاد با کسی دمخور نمی شوم. زود رفیق پیدا می کنم اما در قشر هنرمندان سعی می کنم خودم را کنار بکشم.

مشرق: گفتید اصالت موسیقی به شعر است. پس چرا شما شاعر نشدید؟                                            

اکثر ترانه های کارم را خودم می گویم. گفتم که برخی از شعرهای آقای قزوه و فاضل نظری، میلاد عرفان پور  را اجرا کردم اما بیشتر شعرهای خودم را می خوانم. من غزل سرایی و موزیک را تقریبا با هم شروع کردم. وزن و قافیه را هم می شناسم. ولی وقتی می بینم یک نفر بهتر از من  شعر می گوید، خب چرا به سراغش نروم؟

مشرق: کارهای جدیدت را کی می بینیم؟


الان من دو تا کار جدید دارم. یکی به نام شناسنامه است که به زودی از تلویزیون پخش می شود و در واقع مربوط به انتخابات است. یعنی حرفهایی که مردم قرار است با شناسنامه های خودشان بزنند. و مطمئن هستم که حسابی سروصدا خواهد کرد. کار دیگری هم دارم به نام "سرو سربلند"که باز هم حال و هوای انتخاباتی دارد. 

مشرق: وضعیت موسیقی از نظر اخلاقی خوب نیست. در کنسرت ها هم شرایط اجرا اصلا مناسب نیست. چرا شما وارد این عرصه شدید؟ احساس تکلیف کردید یا چیز دیگری بود؟


نه احساس تکیلف نکردم. البته الان خیلی حس تکلیف دارم اما قبلا این طور نبود. دِین حضرت زهرا همیشه بر گردنم بوده است. چند اتفاق تاثیر گذار در زندگی من افتاد که انگار دست ایشان را می دیدم. یا مثلا در مورد ابا عبدالله(ع) و محرم هم همین طور. زنده ماندن من در کودکی و یک اتفاق خاص به ایشان گره خورده است. تا الان و تا امروز همه چیز فقط ادای دِین بوده است.

علوم سیاسی خواندن، هیچی به آدم نمی دهد مگر این که باعث شود شما سره را از ناسره تشخیص بدهید، بعد از مدتی می فهمید چه کسی جو زده است، چه کسی و برای چه کسی حرف میزند، چرا این حرف زده می شود، اصلا طرف چه کاره است؟ امروز دیگر در این راه ماندن برای من تکلیف است. دیگر امروز معتقدم موسیقی ستون انکار نشدنی فرهنگ است و واقعا فضای فرهنگی به این اتفاق نیاز داشت.


مشرق: تا حالا تلاش کردید یک گروهی تشکیل بدهید؟

بله! به شرطی که هم‌فکر پیدا کنم. خیلی ها هستند که استعدادش را دارند، اعتقادش را ندارند، خیلی ها هم هستند که اعتقادش را دارند ولی استعدادش را ندارند.


مشرق: در بین خواننده های حال حاضر کشور کسی هست که بتوانید رویش حساب کنید؟

وقتی ورود پیدا نمی کنند نمی توان کاری کرد.


مشرق: ولی یک تعدادی هستند!

خب بله. هستند کسانی که گاهی وقت ها یک تک آهنگ می خوانند. 


مشرق: در این سالها چند آلبوم مناسبتی و به نوعی مذهبی داشتیم که حال و هوایشان به کارهای شما نزدیک بود. درباره آنها چه نظری دارید؟

آلبوم های خوبی بودند. ولی فکر می کنم خیلی کارهای از دل برآمده ای نبودند. خواننده های سبک عاشقانه اگر زخمی هم خورده باشند، آن  زخم عشقی است.


***به زودی در برج میلاد کنسرت می گذارم


مشرق: انگار این روزها خیلی سرتان شلوغ است.

از ابتدای سال برنامه هایم فشرده تر شد. بعضی از برنامه هایم را به خاطر لطف مردم می روم. مثلا اجراهای دانشجویی را با سر می روم. به خاطر این که خیلی به من لطف دارند و وقتی با من تماس می گیرند، صمیمیت از صدایشان پیداست و اصلا نمی توان نه بگویم. بخش دیگری از کارهایم اجراهایی است که همه خواننده ها دارند.

مشرق: در این مدت چند کنسرت داشتید؟
من تا ماه رمضان سال قبل قصد برگزاری کنسرت نداشتم. چون فکر می کنم موسیقی حرفه ای را تازه از آن موقع شروع کردم. اجراهای زنده به شکل کنسرت تا حالا فقط دو تا داشتم. اجرای بعدی من 26 اردیبهشت در برج میلاد است که امیدوارم به خوبی برگزار شود. این را هم بگویم که هنوز آلبومی از من منتشر نشده است و همین کمی کنسرت برگزار کردن را سخت می کند. انشا الله بعد از کنسرتم سفت و سخت پیگیر کارهای آلبومم می شوم و منتشرش می کنم.


مشرق: صدای کدام خواننده را می پسندید؟

محسن چاووشی. چون نوسان نداشته و همیشه در کارهایش در یک سطح مطلوب بوده است.


مشرق: آخرین کتابی که خواندی کدام بود؟


"منِ او و قیدار"  امیر خانی را خواندنم.

***خواننده برای از حفظ مخاطبش پز روشن فکری می گیرد

مشرق: انقلاب اسلامی در فضای موسیقی و کلا هنر به شدت محجور است. چرا برخی خواننده هایی که به واسطه انقلاب به شهرت رسیده اند و در این کشور خواننده شده اند اصلا تعلق خاطری به آن ندارند. چرا هر کس خواننده می شود، وارد فضایی دقیقا متضاد با ارزش های کشورش می شود؟

خواننده  نمی خواهد پز اپوزوسیون و روشن فکری به خودش بگیرد اما متاسفانه آن قشری که می رود پول می دهد آلبوم موسیقی می خرد یا به کنسرت می رود، قشری است که حرفش با من و شما یکی نیست. خواننده هم مجبور است برای از دست ندادن این مخاطب به شکل خاصی لباس  بپوشد، مدل موی خاصی را انتخاب کند و حتی صورتش را آرایش کند. مجبور است با فلان آدم ها دم خور بشود، مجبور است پارتی و مهمانی های آنچنانی برود. چاره دیگری هم ندارد.

من چون خودم استودیو ضبط موسیقی دارم می توانم یک آمار نسبتا دقیق به شما بدهم. مطمئن باشید بالای 80 درصد افرادی که می خواهند خواننده بشوند دنبال مسایل حاشیه ای هستند. دلشان می خواهد یک آهنگ بخوانند که .... دورو برشان را بگیرند. پای این حرفم قسم می خورم چون بارها دیدم این را. البته تقریبا همه اینها فقط یک آهنگ ازشان منتشر می شود و تمام. روزانه بالای 500 ترک موسیقی در فضای سایت ها منتشر می شوند که خواننده های آنها دنبال هیچ چیز نیستند!

متاسفانه اینطوری جا افتاده است. اما من برای خودم محدویت هایی دارم که سعی می کنم وارد این فضا ها نشوم. اصلا تیپ کار من طوری است که نمی توانم در این موقعیت ها قرار بگیرم. اصلا نوع کارم مخاطب آن‌شکلی ندارد.


مشرق: سازمان ها و ارگان های مسئول چه کار باید بکنند که این شرایط تغییر کند و فضای موسیقی سرو سامان بگیرد؟


آنها ضعف دارند. اصلا شکی در این نیست. حرف من فقط این است که مردم ما چند دسته هستند. یک قشری که موسیقی خودشان را دارند و در موردش هم صحبت کردیم حالا باید یک فکری بکنند برای قشر حزب اللهی که موسیقی ندارند. حرف این بچه ها را چه کسی باید بزند در این حوزه؟

چرا نیامدیم پارامترهای موسیقی انقلابی را تعریف کنیم؟ چرا هر چیزی در این حوزه ساخته شد همه کلیشه بود با الفاظی که حتی من هم از شنیدنشان حالم به هم میخورد. خود آن کسی که ساخته هم حالش بد می شود. چرا نیامدیم این فضا را زیبا کنیم؟ در عوض توی سر این قصه می زنیم که بیفتد و دیگر بلند نشود.

مقام معظم رهبری قبلا فرموده بودند این انقلاب بدون هنر ماندنی نیست. این حرف خیلی عمیق است. اما متاسفانه وقتی ایشان یک حرفی می زنند خیلی راحت از آن رد می شویم. بعد جلوتر که می رویم می بینیم به همان چیزی رسیدیم که رهبرمان گفت!

باور کنید سختی کار در این حوزه برای من آنقدری بود که خانواده ام هم به کارم اعتماد نداشتند. با من قهر بودند وقتی فهمیدند در این حوزه وارد شده ام به هر حال نسل قدیم هنوز هم به خوانندگی به دید مطربی و اینها نگاه می کنند. ولی بعد دیدند که نه با این سبک هم می توان برای امام حسین(ع) خواند و گریه کرد.


مشرق: آقای زمانی اهل هیئت رفتن هستید؟


بله. محرم ها که میروم شهرستان خودمان و در هیئتی که از بچگی با دوستانم راه اندازی کردم عزاداری می کنم. گاهی هم می خوانم آنجا. تهران هم اگر باشم گاهی هیئت حاج قربان و میثم مطیعی می روم.


مشرق: تشکر می کنم از زمانی که در اختیارما  قرار دادید.

خیلی ممنون. خوشحالم که درمورد همه چیز صحبت کردیم.

قابل توجه همشهريان گرامي: ترجمه هرنوع مدرک رسمی و متون درسی به زبان هاي زنده مهم دنيا

$
0
0

مطابق قانون پرداختن به هر گونه امر ترجمه اسناد و مدارک فقط در حوزه اختیارات مترجمان رسمی دادگستری است. اسناد و مدارکی که برای ارائه به کشورهای خارجی مورد نیاز است باید به وسیله مترجم رسمی زبان مربوطه ترجمه شود و روی سربرگ‌های ویژه که از سوی قوه قضاییه تامین می‌شود چاپ و پس از مهر و امضا توسط مترجم و اخذ تاييدات دادگستري و وزارت خارجه جهت ارائه به مراجع خارجي آماده گردد .

هم اکنون ترجمه متون به زبان فرانسه از جمله مدارک مهاجرتي کبک (کانادا) ، ترجمه شفاهي ( اعزام مترجم همزمان رسمي و غير رسمي) و سایر خدمات تخصصی دارالترجمه  از جمله ترجمه تخصصي اسناد، مدارک و قراردادهای تجاری و بازرگانی ادارات، شرکت ها و موسسات، برابر اصل کردن گذرنامه و همچنین مدارک صادر شده به زبان های غیر فارسی، اخذ تایید از دادگستری و وزارت امور خارجه، ترجمه غیر رسمی متون علمی، دانشگاهی و چکیده پایان نامه، ترجمه متون فنی، حقوقی، مدیریت و هنر، ترجمه سایت، بروشور و کاتالوگ، ترجمه کتاب و مقاله، راهنمایی جهت اخذ پذیرش از دانشگاههای رایگان فرانسه و راهنمایی جهت اخذ ویزای دانشجویی، موقت و دایم استرالیا و نیوزیلند براي همشهريان گرامي ميسرشده است.

لطفا  جهت تشريح کارو  هماهنگي ، مي توانيد باشماره اينجانب09126466596يا از طريق بخش کامنتهاي همين وبلاگ و نيز  درتهران به آدرس تجريش، خيابان شهرداري، روبروي بانک ملت، ساختمان 110، طبقه ششم، شماره 621 دارالترجمه کوروش فخرمراجعه فرماييد.

تماس با دارالترجمه:

info@kouroshtranslation.org

             22709903-4 021

دهه شصتی ها

$
0
0

تیتراژ ابتدایی ماجراهای مارکوپول

دهه شصت

جليلي: اگر من هم دچار خطا شدم تذکر دهید/ در مسائل مالی نباید وام‌دار هیچ کسی باشیم

$
0
0

ستاد حیات طیبه متن اولیه جلسه دکتر جلیلی با تعدادی از فعالان ستادهای مردمی را منتشر کرد. در این جلسه که ساعاتی پیش از سفر دکتر جلیلی به استانبول انجام شده است .

وی مهمترین ملاحظات و سرفصل های شکل گیری فعالیت های انتخاباتی و تبلیغاتی خود را برای هواداران تبیین کرده است:

باید سازوکار تعریف کنیم

 در موضوع ستاد انتخاباتی؛ این کار قرار است انشاءالله کاری ارزشی باشد. باید به همان نسبت که "مانع انحراف کار  می شویم، مانع بروز ظرفیتها نشویم”. به هرحال این کار مسئولیت دینی و شرعی و اخلاقی اش با ماست اگر برای این دو موضوع سازوکار تعریف کنیم ظرفیت آزاد خواهد شد  و دوستانی که می خواهند در این زمینه همکاری داشته باشند می توانیم در خدمتشان  باشیم و با آنها کار جمعی بکنیم.

این کارهایی که الان تحت عنوان کارهای تبلیغاتی صورت می گیرد فقط طریقیت ندارد بلکه موضوعیت هم دارد. خود این فعالیتها و رفتار های تبلیغاتی و انتخاباتی  باید یک الگو باشد و شکلی از کار ارزشی را انشاءالله ارائه دهد تا تحقق این شکل از کار خودش نوعی پیروزی و  نتیجه گیری باشد . حداقل کار این است. سعی کنیم مدلی از کار مبتنی بر اندیشه انقلاب را در موضوع رقابتهای انتخاباتی بروز دهیم. علی رغم گذشت سالهایی از انقلاب در این زمینه خلأ داریم. باید تا حدی بتوانیم این خلاء را برطرف کنیم.

 بنابراین دوستان زیاد نگاهشان معطوف نشود به کارهایی که قبلا شده یا الان می شود یا دیگران می کنند. اگر ادعا می کنیم که می خواهیم در اقتصاد یا در سیاست خارجی و… مبتنی بر اندیشه اسلام و انقلاب رفتار کنیم- اولین جایی که این حرفها باید نمود پیدا کند در خود انتخابات است. باید تا جایی که می فهمیم و الان برایمان روشن است از آن عبور نکنیم. چون اگر الان عبور کنیم فردا در اقتصاد و سیاستش همین کار را خواهیم کرد.

خطای  من را هم تذکر بدهید

من روی این باز هم تاکید می کنم بلکه خواهش می کنم به شدت پرهیز کنید از هر نوع رفتاری که ما بارها مدعی بودیم که این کارها غلط است. حتی اگر خود  من سهوا یا عمدا دچار چنین خطایی شدم باید تذکر بدهید. قبلا خواهش کرده بودم از دوستان که در سایت مرامنامه کار تبلیغی را بگذارند. و هر کسی که به اسم ما می‌خواهد عمل کند در این چارچوب باشد.

وام دار نباشیم

 یکی از بحث های بسیار مهم مسئله مالی است. در مسائل مالی وام‌دار هیچ کسی نباید باشیم. برای همین وقتی شماره حساب اعلام می شود نباید اسم ثبت شود یا قبض بگیریم. از طرف دیگر اگر در آن حساب مبلغی جمع شد قرار نیست به همان میزان هزینه کنیم. حتما هزینه ها باید بر اساس اصول و ارزشها و نوع نگاه ما باشد. هر قدر هم که اضافه آمد باید تحت عنوان مجهول‌المالک به ولی فقیه عودت داده شود.

اقناع مردم تبلیغ دین است

 آن تکلیفی که از آن حرف می زنیم چیست؟  چه چیزی موجب می شود بگوئیم این مائیم که باید وارد شویم و احساس تکلیف می‌کنیم.ما فکر می‌کنیم تفکر نظام و اسلام و انقلاب و حضرت امام و حضرت آقا تفکری است که برای عرصه های مختلف حرف دارد و این تفکر امروز می تواند در سال سی وچهارم حکومت در عرصه های مختلف ظهور پیدا کند و این ظهور موجب چیزی خواهد شد که ما در فرهنگ دینی به آن سعادت و تعالی می گوییم. باید این بحث را به شکل اقناعی بیان کنیم. یعنی مخاطب باید اقناع بشود. مثلا اگر می گوئیم در سیاست خارجی «مقاومت» می تواند تولید قدرت کند و ظرفیت‌ ایجاد کند حتی برای کسانی که این مؤلفه را قبول ندارند به شکلی اقناعی بیان شود. در چنین حالتی است که صرف اقناع کردن هم موضوعیت پیدا می کند؛ ولو اینکه نتیجه انتخابات چیز دیگر باشد. این تبلیغ دین است و خودش کار تبلیغی است. با این نگاه هرچه قدر کار کنیم خود همین کار هم ارزشمند است؛ فارغ از اینکه چه نتیجه ای بخواهد حاصل بشود.

این نکته را هم بگویم که بنا نیست کاری را که باید به این شکل انجام گیرد حتما من انجام دهم. اگرکاندیدای دیگری هم انجام داد و یا در انتخابات موفقیتی داشت، حتما به او هم تقدیم می کنیم. حتی اگر انها از الان هم روی این حرفها کار کنند خودش می شود گفتمان سازی، که برای ما مطلوب است و ظرفیت محسوب می شود.

دهه شصت (3)

نشست رسانه‌ای حامد زمانی

$
0
0
صبح امروز نشست رسانه‌ای حامد زمانی خواننده موسیقی پاپ برگزار شد. در ابتدای این نشست بشیر بی‌آزار تهیه کننده کنسرت حامد زمانی علت تاخیر این نشست را اینچنین گفت: اماکن برای صادر شدن مجوزش از ما خواست تا تمام گروه را ببیند و بعد مجوز را صادر کند.

بشیر بی آزار در ادامه در خصوص فضای کاری حامد زمانی گفت: زمانی تنها خواننده‌ای است که در فضای ارزشی و انقلابی می‌خواند و تاکنون از این فضا خارج نشده و منحصرا در این حیطه باقی مانده است و ما برآن شدیم و به آن اندیشیدیم که در ایام انتخابات و بنا به گفته مقام معظم رهبری که امسال را سال حماسه سیاسی، حماسه اقتصادی نامگذاری کردند، فضای شور و نشاطی برای یک حماسه سیاسی ایجاد کنیم.

بی آزار در ادامه در خصوص اولین آلبوم حامد زمانی گفت: اولین بار است که یک خواننده جوان با نداشتن هیچ آلبومی از طرفداران عمومی زیادی برخوردار است. نوع برگزاری این کنسرت برای ما ریسک بزرگی بود اما خوشبختانه تاکنون برای رزرو صندلی‌ها اقدامات زیادی انجام شده است اما اگر تبلیغات بیشتری داشتیم اوضاع بهتر هم می‌شد. اما نداشتن تبلیغات به دلیل فرصت کمی بود که در اختیار داشتیم و بنا به گفته شرکتی که کار فروش بلیط‌ها را برعهده دارد در روز نخست رزرو صندلی‌ها بی‌سابقه بوده است.

وی در خصوص ادامه اجرای کنسرت حامد زمانی گفت: اگر استقبال خوب باشد شاید بعد از انتخابات نیز این کنسرت را انجام دهیم و حتی اجراهایمان را در شهرستان‌ها و به دلیل مسلط بودن حامد زمانی به زبان عربی و انگلیسی  در کشورهای عربی نیز اجرا کنیم.


"باغلما"ساز خاص کنسرت جدید حامد زمانی

حامد زمانی در خصوص نام آلبوم و قطعاتی که در کنسرت خوانده می‌شود، گفت: نام آلبوم، حضرت ماه است که تا یکی دو ماه دیگر کامل خواهد شد و 14 قطعه را انتخاب و 12 تای آن را در کنسرت دوم خرداد اجرا خواهیم کرد که از قبیل دیروز، امروز،‌ فردا، حماسه بی‌تاب، حضرت مهتاب، ماه عسل،‌ زیبایی عشق،‌ آخرین قدم،‌ پرواز، کجایی،‌ خدا که باشه، از نام‌های قطعات کنسرت می‌باشد.

زمانی از خاص‌ترین ساز این کنسرت گفت: ساز باغلما از خاص‌ترین سازهای این کنسرت است که از نوازندگان آذری استفاده کرده‌ایم.

وی در خصوص نوع اجرای این کنسرت گفت: 12 قطعه را روی اسلیت می‌بریم که آنتراکت آن 6 قطعه،‌ 6 قطعه انجام می‌شود که در ابتدای پارت دوم به میان 10 نفر از جانبازانی که میهمان ویژه این کنسرت هستند و در قسمت وی آی پی،‌ نشسته‌اند می‌روم و در کنار آنها آخرین قدم را اجرا می‌کنم.

زمانی در پایان خاطرنشان کرد: تا به حال کار سفارشی انجام نداده‌ام و نخواهم داد.

تهیه کننده کنسرت حامد زمانی در خصوص فروش بلیط‌های این کنسرت گفت: بخش وسیعی از جامعه از این نوع خوانندگان استقبال می‌کنند و نیازی به حمایت‌ ارگان‌های مختلف و غیر مردمی برای فروش بلیط داریم.

حامد زمانی در رابطه با انتخاب گروه کنسرتش،‌گفت: از تمام کسانی که برای کار دعوت کرده‌ام خواستم تا با اعتقاد به این فضای کاری وارد کار شوند و اگر اعتقادی به این نوع کارها ندارند می‌توانند دعوت مرا رد کنند.

در پایان نشست رسانه‌ای،‌ حامد زمانی خواننده گروه اذعان داشت: فربد یزدان‌فر رهبر گروه است اما به روی صحنه نمی‌آید و برادرش این کار را انجام می‌دهد.


مهر: این 8 نفر تایید صلاحیت شدند

$
0
0


شنیده ها حاکی است که بر اساس بررسی های شورای نگهبان صلاحیت هشت نفر برای حضور در رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری احراز شده است.

به گزارش خبرنگار مهر، اسامی این هشت نفر به ترتیب حروف الفبا به این شرح است:

1- غلامعلی حداد عادل

2-سعید جلیلی

3- محسن رضایی

4-حسن روحانی

5- محمدرضا عارف

6-محمدباقر قالیباف

7-علی اکبر ولایتی

8_ محمد غرضی

گفتنی است هنوز شورای نگهبان به صورت رسمی این اسامی را اعلام نکرده و اسامی ذکر شده صرفا شنیده های خبرنگار مهر می باشد.

استخدام در هما

$
0
0

هما در راستای ارتقای سطح کیفی حاکم بر صنعت هوانوردی مبادرت به برگزاری دوره‌های آموزشی آزاد مهمانداری کرده است.

به گزارش ایسنا، مرکز آموزش عملیات پرواز هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران در نظر دارد در راستای ارتقای سطح کیفی حاکم بر صنعت هوانوردی مبادرت به برگزاری دوره های آموزشی آزاد مهمانداری کرده است.

1. شرایط شرکت کنندگان:

- دارا بودن حداقل دیپلم( ریاضی فیزیک ، علوم تجربی و علوم انسانی) با حداقل معدل کتبی 13

- تسلط به زبان انگلیسی در حد گرید 8 زبان مرکز آموزش هما

- شرایط سنی:

خانم ها: حداکثر 24 سال (متولدین 1/3/1368 به بعد)

آقایان : حداکثر 26 سال (متولدین 1/3/1366 به بعد)

- شرایط جسمانی: برخورداری از سلامت جسمانی و تناسب میان قد و وزن

خانم ها: حداقل قد 165 سانتی متر و حداکثر قد 175 سانتی متر

آقایان: حداقل قد 170 سانتی متر و حداکثر قد 185 سانتی متراعلام شده است

لازم به ذکر است افراد پس از گذراندن دوره مذکور موفق به اخذ گواهینامه از مرکز آموزش عملیات پرواز هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران خواهند گردید.

هزینه دوره مبلغ 31000000 ریال (سی و یک میلیون ریال) است و مدت زمان دوره حدود 5 ماه

متقاضیان میتوانند تا 29 خرداد 1392 به ثبت نام اقدام کنند.

تاریخ برگزاری آزمون ورودی زبان 19 تیر 1392 است.

آدرس و تلفن: ادارات مرکزی هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران – ساختمان آموزش- ورودی 3- زیرزمین – اتاق 010- تلفن : 46627901 و 46627632

شرکت در دوره‌های آموزشی و اخذ گواهینامه برای شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران تعهد استخدامی اعم از رسمی و قراردادی ایجاد نمی‌کند.

آشنایی با کاندیداهای ریاست‌ جمهوری یازدهم + زندگی‌نامه

$
0
0
  یازدهمین دوره رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری پس از اعلام نظر شورای نگهبان و اعلام رسمی وزارت کشور با 8 کاندیدا بر گزار خواهد شد.
اسامی کاندیداهای این دوره به ترتیب حروف الفبا 1- سعید جلیلی   2- غلامعلی حداد عادل   3- محسن رضایی   4- حسن روحانی   5- محمدرضا عارف   6- محمد غرضی  7- محمدباقر قالیباف  8- علی اکبر ولایتی می باشد.

***  سعید جلیلی ***

سعید جلیلی دبیر ۴۸ ساله شورای عالی امنیت ملی ایران و نماینده مقام معظم رهبری در این شورا است و این جایگاه او را به عنوان مذاکره کننده ارشد در موضوع انرژی هسته ای، استوار می کند. او بر خلاف دو مذاکره کننده پیشین انرژی هسته ای، ظاهری آرام و صبور دارد. نخستین بار نام سعید جلیلی پس از انتخابات سوم تیر 84 برای تصدی وزارت امور خارجه دولت نهم مطرح شد.


او پس از حسن روحانی و علی لاریجانی با حکم رئیس جمهور دبیر شورای عالی امنیت ملی شد تا در کوران یکی از پرمناقشه ترین پرونده های سیاسی ایران در تاریخ معاصر با نمایندگان غرب به گفت و گو و رایزنی بنشیند.  
رسانه های داخلی از سعید جلیلی به عنوان "مردی هوشمند و نفوذ ناپذیر"نام می برند که طی چند دوره از مذاکرات با گروه 5+1 به نماد مقاومت منطقی و دفاع از حقوق اساسی ملت ایران تبدیل شده است. 
حضور سعید جلیلی در دوران دفاع مقدس آن هم در میانه تحصیلش در دانشگاه نقطه برجسته ای از زندگی او محسوب می شود. او از مشهد زادگاهش عازم عملیات کربلای پنج شد و در همین عملیات پای راست خود را از دست داد و سال هاست که با پای مصنوعی حرکت می‌کند، اما گام هاي علمي و استوارش در سياست، در آینده قطعاً زبانزد خواهد شد.
جلیلی پس از جراحت در عملیات کربلای 5 به دانشگاه رفت و ادامه تحصیل داد و دکتری خود را در رشته علوم سیاسی گرفت. 

رساله دکترا تحت عنوان «اندیشه سیاسی در قرآن»

جلیلی پس از جنگ، رساله دکترای خود را با عنوان «اندیشه سیاسی در قرآن» در خصوص سیاست خارجی اسلام به رشته تحریر درآورد که پروفسور حمید مولانا بر آن مقدمه نوشته است؛ این رساله در لبنان به زبان عربی ترجمه و منتشر شده است.
وی در سال 68 به وزارت امور خارجه رفت و پس از یک دوره 2 ساله، ریاست اداره بازرسی وزارت خارجه را بر عهده گرفت؛ دیگر مناصب او در این وزارتخانه دبیری و رایزنی جمهوری اسلامی ایران بود.
او در دوران ریاستش بر اداره بازرسی وزارت خارجه، 17 سفیر را اخراج کرده که برخی از آن به عنوان «انقلاب در دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی» یاد کردند. وی پس از دوم خرداد 76 و تغییراتی که در وزارت خارجه اتفاق افتاد، به اداره آمریکای وزارتخانه منتقل شد و معاونت این اداره را بر عهده گرفت.
جلیلی در سال 80 به دفتر مقام معظم رهبری رفت و در سمت مدیریت بررسی‌های جاری دفتر رهبر انقلاب به ادامه خدمت پرداخت. وی پس از انتخابات سوم تیر 84 به عنوان گزینه مطرح و موردنظر محمود احمدی‌نژاد رئیس‌ دولت نهم برای تصدی وزارت امور خارجه مطرح شد اما بر اساس مصلحت، اداره معاونت اروپا و آمریکای این وزارتخانه را بر عهده گرفت.
جلیلی در زمان حضورش در وزارت خارجه ارتباطش با دانشگاه را قطع نکرد و در دانشگاه به تدریس «سیره سیاسی پیامبر اکرم (ص)» پرداخت؛ وی همچنین مدتی به عنوان استاد دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه صنعتی شریف فعالیت داشته و در دانشکده علوم سیاسی دانشگاه امام صادق (ع ) نیز صاحب کرسی استادی است.
وی در حال حاضر دبیری شورایعالی امنیت ملی و مسئولیت پیگیری موضوع هسته‌ای کشورمان را بر عهده دارد.


*** غلامعلی حداد عادل ***



دانشگاه، فعالیت‌های علمی و مبارزات قبل از انقلاب
سال 1342 با دیپلم ریاضی وارد رشته فیزیک دانشگاه تهران می‌شود و 1345 در همین رشته مقطع کارشناسی ارشد را در  دانشگاه دولتی شیراز پی می‌گیرد؛ در همان‌جا با جدی‌تر شدن مبارزات، او نیز فعالیت‌های انقلابی و مبارزاتی خود را شروع می‌کند همزمان با تحصیل به دلیل قوت و توانایی علمی مشغول به تدریس در دانشگاه می‌شوند. در شیراز انجمن اسلامی دانشگاه را راه‌اندازی می‌کند و پس از مدتی دستگیر شده و تحت بازجویی ساواک قرار می‌گیرند؛ نهایتا به جهت مبارزات انقلابی و فعالیت‌های سیاسی از دانشگاه شیراز اخراج می‌شوند؛ آشنایی آقای حداد با شهید علامه مطهری نیز در همین دوران و در شیراز اتفاقی می‌افتد گرچه بعدها تبدیل به رابطه استاد و شاگردی محکمی می‌شود.
مبارزات مجلس ششم و ریاست دوره هفتم مجلس
در همین سال‌های میانی دهه 70 اوضاع کشور مخصوصا در حوزه سیاست نابسامان است؛ اصولگرایان در انتخابات مجلس ششم اگر چه با افراد شاخصی در انتخابات به میدان می‌آیند؛ اما فقط آقای هاشمی رفسنجانی و حداد توانستند وارد مجلس شوند  ماجرای معروف مسجد هدایت که ایشان و خانواده‌شان در آن صندوق رای داده بودند و در اعلام نتایج رای ایشان  صفر اعلام شده بود در همین دوره اتفاق می‌افتد. بعد از ورود به مجلس ششم با تلاش جدی حزب مشارکت و  سازمان مجاهدین، اعتبار نامه وی تا چهار ماه تایید نشد! در رفت‌وآمدهای همین چند ماه و در فرصت‌های خالی مجلس ششم بود، که برای دومین بار زبان فرانسه را مرور کرد ایشان به زبان‌های عربی و انگلیسی سخنرانی و مذاکره می‌کنند و به زبان فرانسه نیز تسلط دارند. او در مجلس ششم رئیس فراکسیون اصولگرایان(اقلیت) شد؛ به این ترتیب وی در خط مقدم مبارزه با افراطیون اصلاح‌طلب قرار می‌گیرد، از همین رو اصلاح طلبان تندرو هرگز میانه خوبی با ایشان نداشته و ندارند؛ موضع‌گیری ایشان نیز نسبت به آنان همواره شفاف و صریح بوده است.
نطق‌های انقلابی و مخالفت‌های ایشان با  لوایح و طرح‌های ضد نظام، بسیاری از بحث‌های گرم مجلس ششم را ایجاد کرد و اقلیتی قدرتمند را برای اصولگرایان در مجلس ششم پدیدار ساخت؛  دکتر درحالی در مجلس به مواجهه با این جریان پرداخت که در همان دوران، فتنه منتظری، اصلاح قانون مطبوعات، پس لرزه‌های وقایع 18 تیر، ماجرای آقاجری، تحصن مجلس ششم و بسیاری دیگر از مسائل در آن مجلس پیش آمد.
مجالس هشتم، نهم و فتنه 88
در شروع مجلس هشتم با لابی‌گری سیاسی آقایان رحیمی، باهنر و کردان، اصلاح طلبان مجلس که از دیر باز دل خوشی از حداد نداشتند به سمت آقای لاریجانی رفتند؛ برخی طرفداران دولت نیز به امید اینکه ایشان رابطه بهتری با دولت خواهد داشت با ایشان به توافق رسیدند. در این دوره با اصرار نمایندگان ارزشی مجلس ریاست کمیسیون فرهنگی مجلس را بر عهده گرفتند و البته دیری نپایید که با روشن شدن زوایای امر تغییر نظر دادند، به همین جهت در دوره نهم سه جریان انقلابی مجلس یعنی پایداری، رهپویان و ایثارگران از ریاست مجلسی ایشان حمایت کردند؛ در دوره نهم تقابل با جریان راست سنتی و آقای لاریجانی نیز پررنگ‌تر اتفاق افتاد و ایشان اگر چه لابی‌های مجلس به سمت ریاست آقای لاریجانی پیش می‌رفت انقلابی و محکم تا آخرین لحظه مبارزه ایستادند.با شروع مجلس نهم سه جریان انقلابی‌تر مجلس یعنی رهپویان، ایثارگران و پایداری با تشکیل فراکسیون اصولگرایان وی را به ریاست آن انتخاب کردند؛ در آنچه از عمر مجلس نهم نیز گذشته در رویدادهای مهم آن یعنی سوال از رئیس‌جمهور و استیضاح وزیر کار مخالفت ایشان و فراکسیون با  فرمایشات رهبری معظم انقلاب که پس از آن ماجراها بیان شد تطابق داشت.
از نکات دیگری که بیان آن در پایان خالی از لطف نیست عدم ورود ایشان به فعالیت‌های اقتصادی است؛ گرچه پدر ایشان از متنفذین صنعت حمل و نقل بوده‌اند، هیچ گاه نه تنها وارد کار اقتصادی نشدند، حتی حاضر به پیش بردن جریان اقتصادی ارث پدری را همزمان با مسئولیت داشتن در نظام اسلامی نیز نگردیدند و همواره کار های کشور و انقلاب وفعالیت های علمی و فرهنگی را به آن ارجحیت دادند.

***  محسن رضائی  ***

محسن رضائی میرقائد دهم شهریور ماه 1333 در روستای بنه‌وار از توابع شهرستان مسجد سلیمان متولد شد و پدرش نام «سبزوار» را برای وی برگزید؛ البته نام رضایی بعدها به دلیل استفاده حضرت امام از نام «محسن» برای وی در حکم فرماندهی اش در سپاه، تغییر کرد. وی در سال 52 برای تحصیل در رشته مهندسی مکانیک در دانشگاه علم و صنعت به تهران آمد اما به دلیل ورود به فعالیت‌های سیاسی دانشگاه را رها کرد. 

رضایی همزمان با اوج مبارزات مردمی علیه رژیم ستمشاهی پهلوی به همراه جمعی از دوستان انقلابی اش گروه «منصورون» را تشکیل داد؛ گروهی که در سال 57 با ائتلاف 6 گروه انقلابی دیگر «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» را بنیان نهاد و رضایی از اعضای کلیدی آن سازمان شد.
محسن رضایی در سال 60 و در اولین ماه‌های جنگ تحمیلی در حالی که 27 سال داشت، با حکم امام راحل (ره) فرماندهی کل سپاه را بر عهده گرفت و تا پایان دوران دفاع مقدس در این مقام بود؛ البته او در سال‌های دفاع، فرماندهی ستاد کل نیروهای مسلح را نیز در کارنامه خود ثبت کرد.
از جالب‌ترین موضوعات مرتبط با رضایی ادعای واهی صهیونیست‌ها مبنی بر دخالت و نقش وی در انفجار مرکز همیاری یهودیان آرژانتین بود که اگر چه به صدور حکم تعقیب وی توسط پلیس بین الملل منجر شد اما در نهایت به دلیل عدم اثبات ادعای مطرح شده، به خروج نام فرمانده سابق سپاه از فهرست تحت تعقیب اینترپل منتهی شد.
رضایی پس از پایان جنگ، تحصیلات مهندسی خود را نیمه‌کاره گذاشت و در مقطع کارشناسی رشته اقتصاد در دانشگاه تهران به ادامه تحصیل پرداخت و پس از طی دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد، توانست در سال 79 دکترای خود را از دانشگاه تهران دریافت کند.
محسن رضایی پس از کناره‌گیری از فرماندهی سپاه در سال 1376 رسماً ردای سیاست را بر تن کرد و با حکم مقام معظم رهبری به دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شد. وی که در زمان فرماندهی سپاه تأسیس قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء را به نام خود ثبت کرد، در مجمع تشخیص مصلحت نیز در مقام ریاست کمیسیون اقتصاد کلان نقش مؤثری در تدوین سند چشم‌انداز 20  ساله و نیز اصلاح قانون سرمایه‌گذاری خارجی ایفا کرد.
رضایی در سال 78 داوطلب نمایندگی مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه تهران شد و در فهرست «ائتلاف خط امام و رهبری» قرار گرفت اما نتواست با کسب آرای لازم به خانه ملت راه یابد.
وی در جریان انتخابات ریاست جمهوری نهم در سال 84، با شعار انتخاباتی «دولت عشق» وارد عرصه شد اما دو روز قبل از برگزاری انتخابات، با صدور بیانیه‌ای به دلیل «جلوگیری از پراکندگی آرای مردم بر اثر کثرت نامزدها»، کناره‌گیری خود را اعلام کرد. رضایی که به عنوان یک چهره خط سومی (جریانی که به هیچ یک از دو طیف سیاسی اصلی کشور تعلق ندارد) معروف است، در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری بار دیگر به صورت مستقل کاندیدا شد.
او برای ورود هر چند دیرهنگامش در انتخابات، ایده «دولت ائتلافی» را مطرح کرد و «تأسیس نظام فدرالی» اصلی ترین برنامه‌اش بود اما به دلیل عدم کسب آرای لازم که جایگاه سوم از بین 4 کاندیدا را نصیب او کرد، از رفتن به پاستور بازماند.
اگر چه محسن رضایی پس از انتخابات 88 به نتایج اعلام شده اعتراض کرد اما به دلیل آنچه «رفتار غیر دموکراتیک دو نامزد دیگر» عنوان کرد و تأکید داشت که راه آنها را قبول ندارد و همه مسائل را باید از راه قانون پیگیری کرد، صحت انتخابات را تأیید کرد و از پیگیری اعتراضش انصراف داد.
رضایی بار دیگر در تاریخ 14 اسفند 91 در جمع مردم دیواندره در استان کردستان به‌طور رسمی کاندیداتوری خود در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم را اعلام و شعار خود را «سلام بر زندگی» با تشکیل «دولت فراگیر و جامعه امید» عنوان کرد.

*** محمد باقر قالیباف ***

در سال 1340 در طرقبه به دنیا آمدم. روز اول شهریور. طرقبه شهر کوچکی است و ییلاق مشهد محسوب می‌شود. پول‌دار نبودیم. زندگی‌مان معمولی بود و چرخ آن بی هل‌دادن نمی‌چرخید. من بچه بودم. درآمدی نداشتم. اما هر وقت می‌توانستم کار کوچکی کنم و درآمد اندکی به دست بیاورم که کمک پدر و خانواده باشد این کار را می‌کردم.


روابط ما در خانواده‌مان روابط گرمی بود. همدیگر را دوست داشتیم و دوست داریم. چیز عجیبی هم نیست. مردم ایران معمولا همین ‌طوراند. پدرم محور خانواده است. انسجام و پیوستگی خانه با او بود. در کنار او محبت میان باقی اعضای خانواده معنا پیدا می‌کرد.
شانزده ساله که بودم، سال 1356، اوج بی‌قراریم بود. پر از انرژی بودم. عجیب بود. کشور هم انگار تازه شانزده سالش شده باشد، همین حال را داشت. پر از انرژی شده بود و از وضع موجود ناراضی بود. آرمان‌های امام این امکان را فراهم می‌کرد.
امام می‌خواست مردم اسلام را بشناسند و عمل کنند. می‌خواست مردم آقای خودشان و بنده‌ی خدا باشند. ما با امام نفس می‌کشیدیم و هر چه دستمان می‌رسید، هر چه که به انقلاب مربوط بود، می‌خواندیم. از یک سو تشنه‌ی خواندن و دانستن بودیم و از سوی دیگر، تشنه‌ی حرکت و عمل.
کتاب می‌خواندیم، اعلامیه می‌خواندیم، پای سخن‌رانی و منبر می‌رفتیم؛ مسجد کرامت، امام حسن مجتبی و موسی‌الرضا. منبر شهید هاشمی نژاد، شهید کامیاب، شهید دیالمه، آیت‌الله خامنه‌ای، حاج آقا قادری و شیخ علی تهرانی شده بود پاتوق‌مان.
همان‌قدر هم کار می‌کردیم و دنبال کار بودیم. دوست نداشتیم کنار بنشینیم و فقط حرف بزنیم. امروز دیگر همه‌ی این مجالس قابل تأیید نیستند اما آن روزها همه‌ی این‌ها مجلس مذهبی به حساب می‌آمدند. مثلاً پایگاه اصلی حجتیه هم مشهد بود. مردم وقتی فاصله‌شان با انقلاب روشن شد، ازشان جدا شدند. همان سال در اوج خفقان با چند تا از هم‌مدرسه‌ای‌هام انجمن اسلامی دانش‌آموزان را راه انداختیم. این انجمن هسته‌ی اولیه‌ی انجمن اسلامی دانش‌آموزان خراسان و بعد کشور شد. یادشان به خیر، فاضل‌الحسینی و جامی که آن روزها از فعالان بودند شهید شدند. 
من هجده سالگیم در سال پنجاه و هشت بود. مى‌شد راحت بروم خدمت سربازیم را کنم و بروم دنبال درس و زندگیم یا در مغازه‌ى پدرم بایستم و یک لقمه نان حلال گیر بیاورم و بخورم. خواستم دینم را به انقلاب ادا کنم. رفتم جبهه. این سال‌ها گاهى کسانى طورى برخورد مى‌کنند که انگار بگویند «یا تو یک دیکتاتور نظامى هستى یا باید از دوره‌اى که نظامى بوده‌اى ابراز ندامت کنى.» نه. ندامتى در من نیست. خوش‌حالم که از کشورم و انقلاب مردمم دفاع کردم. خوش‌حالم که با دیوانه‌ى متجاوزى مثل صدام جنگیدم. خوش‌حالم که با شهدایى که اسم بردم نشستم و برخاستم. 
 من هنوز هم به پاسداریم افتخار می‌کنم. سال شصت و یک من را کردند فرمان‌ده تیپ امام رضا و یک سال بعد فرمان‌ده لشکر پنج نصر خراسان. برادرم حسن هم غواص همان لشکر بود. من همان سال ازدواج هم کردم. بیست و دو سالم بود. آن‌ها که به من اعتماد کردند و وظیفه‌ى فرمان‌دهى را به گردن من گذاشتند چه شجاعتى داشتند و من که پذیرفتم هم چه شجاعتى داشتم و ببین که حالا بعضى از ما چه فراموش‌کار شده‌ایم که به مرد سى ساله و چهل ساله اعتماد نمى‌کنیم و کار نمى‌سپریم و مى‌گوییم هنوز جوان است. برادرم حسن در کربلای چهار شهید شد. جنگ چنین چیزى بود. ما در جنگ داغ دیدیم و رنج کشیدیم و بزرگ شدیم. اگر کسى خیال مى‌کند این که گفته‌اند جنگ برکت بود یعنى ایام به کام بود و همه چیز جفت و جور، در اشتباه است.
ما در جنگ برادران تنی‌مان و برادران ایمانی‌مان را از دست دادیم. براى من از دست دادن حسن قالیباف شاید همان قدر سخت بود که از دست دادن ولی‌الله چراغ‌چی. کوتاه مى‌گویم. بعد از جنگ هم باز مى‌توانستم بروم دنبال همان یک لقمه نان حلال بى‌دغدغه. اما نرفتم. هنوز غرب کشور کاملا امن نبود مدتی ماندم تا امنیت غرب کامل شود. نگذاشته بودیم ایران به چنگ مهاجم وحشى بیفتد اما در همین کش‌مکش او کم ویرانى پدید نیاورده بود. هر کس خرمشهر را پس از جنگ دیده باشد مى‌داند که از چه ویرانى‌اى صحبت مى‌کنم. باز هم ساختن وظیفه بود. در سال 1373 من را فرمان‌ده قرارگاه سازندگى خاتم‌الانبیا کردند. در این سمت در پروژه‌هایی شرکت داشتم. مثلا راه‌آهن مشهد سرخس، گازرسانی به پنج استان مرکزی و غربی، ساخت سازه‌های عظیم دریایی خلیج‌فارس و نیز سد بزرگ کرخه که یکی از افتخارات مهندسی کشور است.
در همین سال‌ها برایم مسجل بود که بى‌دانستن و بى آموختن نمى‌شود کارها را درست انجام داد. دانشگاه هم دیگر یک وظیفه بود. کار مى‌کردم و درس مى‌خواندم. رفته بودم دانشگاه تهران و کارشناسى ارشد جغرافیاى سیاسى مى‌خواندم. مى‌شد بروم در یک دانشگاه نظامى درس بخوانم. اما ترجیح دادم بروم دانشگاه تهران.
در سال 1376 مقام معظم رهبرى فرمان‌دهى نیروى هوایى سپاه را به عهده‌ام گذاشتند. بدون تخصص که نمی‌شود کاری را پذیرفت. پس از ماه‌ها کار فشرده به فرانسه رفتم و امتحان خلبانى ایرباس را دادم تا مطمئن شوم که این مدرک را هم با تلاش گرفته‌ام نه مثلا با اسم قالیباف یا فرمان‌ده نیرو. هنوز هم خلبان ایران ایر هستم و پرواز می‌کنم.
در نیروى هوایى سپاه سعى کردم خدمت کنم. پیش از من کارهاى بسیارى کرده بودند و لازم بود کارهاى دیگرى هم در ادامه انجام شود. سعى کردم اتفاق‌هاى خوبى در نیرو رخ بدهد. در زمینه‌های ترابری هوایی به دست‌آوردهای خوبی رسیدیم. هم‌زمان در کنکور دکترى هم شرکت کردم و در دانشگاه تربیت مدرس پذیرفته شدم. عنوان تز دکتریم «بررسی سیر تکوین نهادهای محلی ایران در دوره‌ی معاصر» بود.
در سال 1379، مقام معظم رهبرى فرمان‌دهى نیروى انتظامى را به عهده‌ام گذاشتند. نحوه‌ى حضورم در آن‌جا و نیز تغییراتى که در نیروى انتظامى در آن دوره ایجاد شد نیز نیاز به گفتن ندارد. مردم خود شاهد بوده‌اند و دیده‌اند. من هم وقتی می‌دیدم پلیس با مردم دوست شده و منزلتی پیدا کرده و مردم اسمم را گذاشته‌اند پلیس مهربان، خوش‌حال می‌شدم. راه‌اندازی پلیس 110 هم در این دوستی بی‌تأثیر نبود. حالا پلیس مجهز و منظم، شایسته‌ی اعتماد مردم بود.
در سال 1380 در همان زمان فرمان‌دهى نیروى انتظامى از تز دکتریم دفاع کردم و دکتریم را گرفتم، بعد از آن کار تدریس در دانشگاه هم به کارهاى دیگرم اضافه شد. این هم غنیمت بزرگى بود. هم در فضاى آکادمیک حضور داشتم و هم با نسل جوان دانش‌جو مستقیم سر و کاری داشتم.
فعلا در خدمت مردم شهر تهران - شهرداری تهران - هستم. اگر از من راضى باشند خدمت‌شان براى من افتخار است و اگر ناراضى باشند باز قالیباف است که باید برود و خودش را درست کند تا لایق خدمت به مردم باشد. مردمى که در طى ربع قرن گذشته بارها نشان داده‌اند که بهترین‌اند.

*** علی‌اکبر ولایتی ***

على ‌اکبر ولایتى در 4 تیر سال 1324، در رستم آباد، یکى از 33 روستاى شمیران در خانواده‌ای متوسط به دنیا آمد.ولایتى در خانواده‌اى نسبتا شلوغ (5 دختر و 1 پسر) به دنیا آمد. او کودکى آرام بود و بیشتر وقت خود را به مطالعه کتاب می‌گذراند، به طورى که در 9 سالگى، کتاب 7 جلدى اسکندر‌نامه، و در کلاس پنجم ابتدایى، کتاب کلیله و دمنه را خواند. از نوجوانى علاقه فراوانى به کتاب‌هاى تاریخى داشت، به حدى که گاه 12 ساعت شبانه روز را به مطالعه تاریخ مى گذراند.


وی دوران ابتدایى و دوره نخست دبیرستان را در رستم‌آباد گذراند و در دوره دوم دبیرستان به دبیرستان جم قلهک رفت و در سال 1342 دیپلم طبیعى گرفت. در سال 1343 در کنکور سراسرى رتبه 49 کشورى را به دست آورد و در رشته پزشکى دانشگاه تهران پذیرفته شد و از سال 1342 در مدرسه قائمیه و سپس در دبیرستان جهان‌آراى قلهک تا سال 1350 به تدریس اشتغال داشت.
ولایتی دوره تخصص اطفال را در مرکز طبى کودکان دانشگاه تهران و فوق تخصص بیمارى‌هاى عفونى را در دانشگاه جان هاپکینز آمریکا گذراند.
پس از پیروزى انقلاب اسلامى، مدتى معاون وزارت بهدارى بود، در دوره اول مجلس به نمایندگى مردم تهران انتخاب شد و سپس به مدت 16 سال، در دوره‌هاى ریاست‌جمهورى حضرت آیت‌الله خامنه‌اى و  آقاى هاشمى رفسنجانى، به عنوان وزیر خارجه خدمت کرد و از این حیث، پرسابقه‌ترین وزیر جمهورى اسلامى به شمار مى‌آید.
پس از دوم خرداد 1376، با آن که خاتمى- رئیس‌جمهور وقت- سلیقه و دیدگاه وى را براى عضویت در کابینه مى‌پسندید، ولى او راهى بیت مقام معظم رهبرى شد و مشاور بین‌الملل ایشان گردید و هم اکنون نیز در این سمت خطیر انجام وظیفه مى‌کند.
صرف نظر  از این شغل مهم، دکتر ولایتى در چند رشته دانشگاهى به تدریس مشغول است و در بعضى از شوراهاى مهم کشورى همچون شوراى عالى انقلاب فرهنگى، مجمع تشخیص مصلحت نظام و بنیاد دائره‌المعارف اسلامى شرکت داشته و عضو رسمى می‌باشد. او که داراى چندین دکتراى افتخارى از چند دانشگاه معتبر بین‌المللى است، در تعدادى از انجمن‌هاى تخصصى و پژوهشى جهان نیز عضویت دارد.
او که از مردان سیاست روزگار ما است، خود در اهمیت مطالعات تاریخى براى حرفه سیاستمدارى مى‌گوید: هر کسى که بخواهد سیاست را خوب بفهمد، باید تاریخ بداند. اگر تاریخ نداند، راه بجایى نمى برد.
برخی از سمت‌های اجرایی و علمی

مشاور مقام معظم رهبری در امور بین الملل (از سال 1376 تا کنون) - وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران (از آذر ماه 1360 لغایت خرداد 1376) -  عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام( از بدو تاسیس تا کنون)  -  عضو شورای‌عالی انقلاب فرهنگی (از سال 1368)  -  دبیر کل مجمع جهانی اهل‌بیت (ع) (ازسال79 تا مهر 1381)  -  نماینده تهران در اولین دوره مجلس شورای اسلامی  -  معاون وزیر بهداشت  -  استاد تاریخ روابط خارجی ایران در دانشکده روابط بین‌الملل وابسته به وزارت امور خارجه  -   استاد دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران -  رئیس شورای عالی نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران -  عضو هیأت مدیره نظام پزشکی تهران (از3 مهرماه 1370)  -  عضو شورای عالی سیاست‌گذاری دایره‌المعارف دفاع مقدس  -  عضو پیوسته منتخب فرهنگستان علوم پزشکی ایران (از سال 1369)  -  عضو هیئت امنای بنیاد دایره‌المعارف اسلامی برای 3 دوره -  عضو هیأت امنا ی دانشگاه علوم پزشکی تهران  -  عضو هیأت امنای دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی  -  عضو شورایعالی انستیتو تحقیقاتی سل و بیماریهای ریوی کشور -  رئیس هیأت تحریریه مجله پزشکی جمهوری اسلامی ایران  -  رئیس هیأت مدیره انجمن متخصصین بیماریهای عفونی و گرمسیری ایران  -  رئیس شورای مرکزی انجمن اسلامی پزشکان ایران   -  رئیس گروه اسلام معاصر ـ بنیاد دائرﻩ‌المعارف اسلامی -  رئیس مرکزآموزشی پژوهشی درمانی سل و بیماریهای ریوی

*** حسن روحانی ***

حسن روحانی رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام از دیگر کاندیداهای این دوره از انتخابات است که صلاحیت او برای حضور در این عرصه از سوی شورای نگهبان احراز شد.
شیخ حسن فریدون روحانی در سال ۱۳۲۷ در شهر سرخه در شهرستان سمنان زاده شد. در سال ۱۳۴۰ در سن ۱۳ سالگی به قم رفت و تحصیلات حوزوی‌ خود را آغاز کرد، ایشان بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ايران‌، نماینده‌ی‌ مردم‌ در دوره‌های‌ اول‌ تا پنجم‌ مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌ بود. از سال‌ 1364 تا 1366، ریاست‌ قرارگاه‌ مرکزی‌ خاتم‌الانبیاء(ص‌) را بر عهده‌ گرفت‌ و از همان‌ سال‌ (1364) تا پایان‌ جنگ‌، مسئولیت‌ فرماندهی‌ ستاد کل‌ پدافند هوایی‌ کشور را نیز عهده‌دار بود.
دکتر روحانی‌ از سال‌ 1368 که‌ "شورای‌ عالی‌ امنیت‌ ملی‌"کشور تشکیل‌ شد، به‌ عنوان‌ نماینده‌ی‌ رهبر انقلاب‌ وارد شورا شد و هم‌ اکنون‌ نیز يكي از نماینده‌هاي‌ ولی‌فقیه‌ در شورای‌ عالی‌ امنیت‌ ملی‌ و نیز رئیس‌ مرکز تحقیقات‌ استراتژیک‌ مجمع‌ تشخیص‌ مصلحت‌ نظام‌ است، وی‌ از سال‌ 1370 تاکنون‌ عضو مجمع‌ تشخیص‌ مصلحت‌ نظام‌ و رئیس‌ کمیسیون‌ سیاسی‌ ـ امنیتی‌ ـ دفاعی‌ آن‌ مجمع‌ است.
 همچنین‌ در دوره‌ی‌ سوم‌ مجلس‌ خبرگان‌ رهبری‌، نماینده‌ی‌ مردم‌ استان‌ سمنان‌ و در دوره‌ی‌ جدید، نماینده‌ی‌ مردم‌ استان‌ تهران‌ در این‌ مجلس‌ است.

فعالیت در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی

حسن روحانی به مدت ۱۶ سال مسئولیت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی را بر عهده داشت؛ سمتی که در دولت هاشمی به او رسید و در دولت خاتمی نیز ادامه یافت؛ اما دوران تصدی وی در پرونده هسته‌ای تنها ۶۷۸ روز (از ۱۳۸۲/۷/۱۴ تا ۱۳۸۴/۵/۲۴) بود.

بعد از روی کار آمدن دولت نهم، روحانی در تاریخ ۱۳۸۴/۵/۲۴ از سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی بعد از ۱۶ سال کناره‌گیری کرد.

اعلام کاندیداتوری حسن روحانی 

حسن روحانی در یک همایش انتخاباتی در تالار اندیشه رسماً اعلام کاندیداتوری کرد، وی "دولت تدبیر و امید"را به عنوان شعار انتخاباتی خود اعلام کرد.

*** محمد غرضی ***

محمد غرضی یکی از چهره های کمتر شناخته شده ای که این روزها کمی بیشتر از قبل خبرساز شده است، چهره ای که بسیاری نه او را می شناسند و نه از مسئولیت ها و سوابق کاری وی اطلاعات شفاف و درستی دارند.
بسیاری هم با شنیدن اخبار گوشه و کنار مبنی بر احتمال احراز صلاحیت وی برای انتخابات ریاست جمهوری در اولین واکنش با ابهامات بسیار می گویند: غرضی کیست؟


محمد غرضی در سال 1320، در اصفهان، متولد شد و پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه در سال 1340 برای تحصیل در رشته الکترونیک وارد دانشگاه تهران شد و توانست با مدرک فوق لیسانس در رشته الکترونیک از این دانشگاه فارغ التحصیل شود. غرضی در سال 1346 برای یکسال ایران را به مقصد فرانسه ترک کرد تا در دوره های تخصصی انتقال و توزیع نیروی برق شرکت کند.
زندگی سیاسی محمد غرضی از سال 1353 یعنی سه سال پس از آنکه وی به دلیل مخالفت با رژیم شاهنشاهی به زندان افتاد، آغاز شد و زمینه ای فراهم کرد تا وی در سال 1355 برای ادامه مبارزات سیاسی خود عازم نجف شود.
وی قبل از ترک کشور، به عضویت سازمان مجاهدین خلق ایران در آمد و از زمانیکه امام خمینی عازم پاریس شد تا زمان بازگشت به وطن، آن بزرگوار را همراهی کرد.
طی سالهای 1360 تا 1364 غرضی به عنوان وزیر نفت در کابینه میرحسن موسوی و در سالهای 1364 تا 1376 به عنوان وزیر پست و تلگراف و تلفن در کابینه هاشمی رفسنجانی ایفای نقش کرد.
وی نمایندگی دور اول مجلس شورای اسلامی، استانداری خوزستان، استانداری کردستان و فعالیت در سپاه پاسداران را در سوابق کاری خود داراست.
محمد غرضی پس از سالها دور ماندن از عالم سیاست و امور اجرایی کشور، پنج شنبه 19 اردیبهشت همزمان با ثبت نام از کاندیداهای ریاست جمهوری در وزارت کشور حضور یافت و برای انتخابات ثبت نام کرد و در جریان این ثبت نام شعار خود را «دولت ضد تورم» نامید.

*** محمد رضا عارف ***

محمد‌رضا عارف معاون اول دولت خاتمی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام دقایقی پیش با حضور در وزارت کشور برای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد.


محمد‌رضا عارف در سال 1330 خورشیدی در خانواده‌ای مذهبی در شهر یزد به دنیا آمد. پدر وی حاج میرزا احمد عارف یکی از بازاریان سرشناس و از چهره‌های محبوب و مردمی و مذهبی یزد و هم‌چنین از خادمان حضرت سیدالشهدا (ع) بود که مجالس روضه‌خوانی و روشن‌گری منزل ایشان در شهر یزد در سال‌های پیش و پس از انقلاب به‌عنوان پایگاه دانشجویان، دانشگاهیان و فرهیختگان یزد به حساب می‌آمد.
در سال‌های 73 تا 76 در سمت ریاست دانشگاه تهران حضوری درخشان داشت. پس از آن نیز در کابینه‌ی دولت اصلاحات در سال‌های 76 تا 79 به‌عنوان وزیر پست و تلگراف و تلفن مشغول به خدمت شد و در سال‌های 79 تا 80 به عنوان معاون رییس جمهور و رییس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور به فعالیت خود ادامه داد و در سال‌های 1380 تا 1384 به‌عنوان معاون اول رییس جمهور برگزیده شد.
علاقه‌مندی فراوان عارف به علم و دانش سبب شد که وی علی‌ رغم مشغولیت‌های مدیریتی ‌در تمام این سال‌ها، به‌عنوان استادی برجسته در دانشگاه صنعتی اصفهان و صنعتی شریف و سایر دانشگاه‌ها با هدایت بیش از 110 پایان‌نامه‌ی دکترا و کارشناسی‌ارشد و تدریس در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا به فعالیت‌های علمی خود ادامه دهد.
*خدمات پس از انقلاب
معاون طرح و توسعه‌ی شرکت مخابرات ایران 1360-1359  ،  سرپرست شرکت مخابرات ایران 1360  ،  معاون دانش‌جویی وزارت فرهنگ و آموزش عالی 1361-1360  ،  معاون آموزشی وزارت فرهنگ و آموزش عالی 1362-1361  ،  قائم‌مقام و معاون هماهنگی وزارت فرهنگ و آموزش عالی 1363-1362  ،  معاون آموزشی وزارت فرهنگ و آموزش عالی 1369-1368  ،  مشاور آموزشی و قائم‌مقام وزیر در هیات ممیزهی مرکزی و رئیس شورای هماهنگی هیات‌های امنای دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی و پژوهشی 1373-1369  ،  رییس دانش‌گاه تهران 1376-1373 ،  وزیر پست و تلگراف و تلفن 1379-1376  ،  معاون رییس‌جمهور و رییس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور 1380-1379  ،  معاون اول رییس‌جمهور 1384-1380  ،  عضو پیوسته‌ی فرهنگستان علوم ایران ،  عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ،  عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام  ،  رییس انجمن رمز ایران  ،  رییس انجمن علمی کنترل و فرماندهی (C4Iایران)  ،  رییس انجمن‌ علمی شبکه‌های هوشمند انرژی ایران  ،  رییس گروه علوم مهندسی فرهنگستان علوم ایران  ،  رییس بنیاد پیش‌برد علم و فن‌آوری ایران (FAST-IRAN)  ،  رئیس هیات موسسه بنیاد امید ایرانیان

ولادت باسعادت مولای عاشقان، امیر مؤمنان، علی علیه السلام، مبارک باد

ویژگی های یک کاندیدای اصلح

$
0
0

 سرانجام اسامی نامزدهای انتخابات شورای شهر به طور رسمی اعلام شد و مردم شریف و فهیم  میمه 24 خرداد با آگاهی، افراد اصلح ، توانمند و دلسوز را انتخاب خواهند کرد. شنیده ها حاکی از آنست که 19نفر احساس تکلیف کرده و برای خدمت به مردم به عنوان کاندیدای شورای شهر ثبت نام کرده اند. این آمار حکایت از آن دارد  شهروندان برای آبادانی سریع و جبران کاستی های گذشته با عزمی دوچندان وارد میدان شده اند.

 اما ویژگی های  کاندیدای اصلح چیست؟

با نگاهی به طیف ثبت نامی های انتخابات شورای شهر میمه چنین استنباط می شود از تمامی اقشار جامعه حضور دارند و همگی حتما برنامه های خاصی برای شهر تدوین و برنامه ریزی کرده اند.اگرچه  تعداد کثیری از آقایان در مجالس خصوصی و عمومی خود مباحثی را مطرح کرده اند که اصولا طرحی کارشناسی شده برای میمه نیست و یا احیانا در وظایف شورای شهر تعریف نشده است.

اما از زوایه ای دیگر، متاسفانه کثرت نامزدهای انتخابات شورا  باعث می شود مردم دچار چندگانگی انتخاب شده و به سمت پارامترهای دیگری برای رای دهی بروند. ازجمله این پارامترها که در شهرها و اجتماعات کوچکی چون میمه بیشتر شایع است اینکه فلانی همسایه ماست و یا باید طایفه ای رای بدهیم و بدتر اینکه بگویند پدرش آدم خوبی بود و یا فلانی آدم سربه زیری است . دراین میان پارامترهای مهمی چون سوابق اجرایی افراد، تخصص، شجاعت و تعهد گم می شود و انتخاب مردم شهر به سمتی  می رود که نباید برود!

بنظر بنده، اشخاصی باید به شورای شهر راه پیدا کنند که آشنا به مسائل و مشکلات شهرمیمه باشند و حداقل قبلا در این حوزه یا حوزه هایی مشابه فعالیت کرده باشند. شورا را به سمت فعالیت های سیاسی -  جناحی نبرند و با استفاده از تدبیر ، شجاعت و ارتباط قوی و تعامل با مسئولین ارشد شهرستان و استان،  عقب افتادگی عمران و آبادانی شهر را جبران کنند.این افراد همچنین باید برای همگرایی و وحدت در شهر و نهاد  شهرداری و بکارگیری نیروهای متخصص، متعهد و شجاع همت کنند.فن بيان و ارتباطات موثر نیز داشته باشند تا بتوانند از حقوق مردم دفاع كنند.

امید است همشهریان عزیز افرادی با این شرایط انتخاب کنند، هرچند این شرایط در یک فرد جملگی جمع نشده باشد. از نامزدها هم انتظار می رود با تدبیر به نفع افراد توانمند تر انصراف دهند تاشاهد شورایی مقتدر در شهر میمه باشیم. 

 

البته انصراف دادن در قاعده سیاست به معنی ضعیف تر بودن نیست چراکه بیشتر معنی «ذخیره بودن » می دهد و  توضیح بیشتر اینکه  افراد انصرافی  بااقدام شایسته شان ، نام  خود را برای دوره بعد در اذهان  ذخیره می کنند.                      والسلام

انا لله و انا الیه راجعون

$
0
0

                                                   

 

با کمال تأسف و تأثر خبر درگذشت  آقای «امانی پور» شهردار شهر وزوان ، همه شهروندان بخش ميمه را اندوهگين کرد. ایشان به حق فردی پرتلاش، مؤمن  وخدمتگزار مردم بود. درگذشت مرحوم اماني پور را به محضر  خانواده محترم ایشان و مردم شریف وزوان تسلیت عرض می‌نمایم و از درگاه ایزد منان برای آن عزیز سفر کرده علو درجات مسئلت می‌نمایم.


                                       روحش شاد

امام خمینی یک حقیقت همیشه زنده است

$
0
0

بنویس از غم آیینه و گل
بنویس از سپر سینه و گل
بنویس عشق دگرگون شده است
چهره آیینه گلگون شده است
بنویس از غم هجران بنویس
باز از داغ جماران بنویس


باپوزش جدی از همه کاندیداهای توانمند..

$
0
0

سرانجام فهرست کاندیداهای شورای شهر میمه نهایی شد. شنیده ها حاکیست بازار رایزنی ها ، ائتلاف ها ، شایعات محفلی و سفارش ها داغ داغ است. دراین میان،  اصلی که کمتر به آن توجه می شود و در محاق قرار گرفته است اینکه  بعضی از این کاندیداها فاقد برنامه ای روشن و مدون هستند حتی سابقه ای در عرصه مدیریت ، تخصص و تجربه در حوزه های مختلف نیز ندارند.

ازآنجا که فعالیت در شورای شهر صرفا شرکت درچند جلسه و همایش نیست، انتظار این است افرادی که «توانمندی لازم »را درخود نمی بینند، ازگردونه  رقابت ها خارج شوند. این اقدام ، توانایی های افراد انصرافی  را که قطعا در حوزه فعالیت شخصی خود ازدیگران برترند ، کاهش نخواهد داد وچه بسا درصحنه تبلیغات نیز، افراد حائز شرایط برای عموم مردم بهتر شناخته می شوند.

                          « تصویر تزئینی است»

همشهریان عزیز و کاندیداهای گرامی

 کسانی که به عضویت درشورای شهرمفتخر می شوند، باید به اتکای توانایی های خود ، نقشی موثر و کارآمد در جهت منافع شهر ایفا کنند و فعالیت درنهادی چون شورا را با محل فعالیت های قبلی خود اشتباه نگیرند. افرادی که دچار این اشتباه می شوند، بعدها با رای غیرکارشناسی خود درنشست های شورا ، خسارات های جبران ناپذیری به منافع شهر وارد می کنند.

نکته بعد اینکه یک شورایی خوب،  باید در وهله اول لابی گر خوبی باشد و با تسلط بر قوانین و سخنوری مطلوب بتواند درنشست های آتی  درمکانهای مختلف چون استانداری بتواند از منافع شهر دفاع کند و مهمتراینکه ازسوی حضار جدی گرفته شود. نباید از اعتبار دیگران خرج کند و قطعاً باید از خودش مایه بگذارد و در این رابطه باید نشان دهد که وامدار کسی نبوده و نیست.

از طرفی ، وی باید به پشتوانه مدرک و تخصص دانشگاهی  ویا تجربه های  اجرایی و مدیریتی خود ، قادر به فهم  وظایف و اجرای آن باشد. از شهرو شهروند، تعریف درستی داشته باشد  و ابزار مناسبی را برای رسیدن به مقصد و اهداف خود انتخاب نماید.

عزیزان  گرامی، شورای شهر،  دقیقاً یک پارلمان کوچک محلی است که در عین حال، تصمیمات بزرگی بعهده اش سپرده شده است و کارهای مهمی باید انجام دهد.

                              به امید سربلندی  میمه 

قابل توجه نامزدهاي محترم انتخابات شوراي اسلامي شهر ميمه

$
0
0

نامزدهاي  محترم  انتخابات شوراي اسلامي شهر ميمه

 سلام عليکم

 وبلاگ ميمه اي ها براي انتشار و تشريح کامل برنامه هاي انتخاباتي  شما عزيزان، آمادگي کامل دارد. کانديداهاي محترم مي توانند برنامه هاي انتخاباتي خود را در بخش پيام هاي همين وبلاگ درج نمايند.

منشور انتخاباتی آقای محمدرضاقربان نامزد شورای اسلامی شهر میمه

$
0
0

مقدمه میمه ای ها

جناب آقای محمدرضا قربان را از دوران کودکی با ویژگی سخت کوشی و ایثار می شناسم و درچند سال اخیر هم دردیدارهایی که با وی داشتم و همچنین در دنیای مجازی، عمده دغدغه وی میمه و میمه ای بوده است.افکار بزرگی برای شهر میمه ندارد و اینکه بگویم میمه را فردا آبادترین شهر استان می کند اما به شدت روی موضوعاتی کار کرده است که شاید به جرات می توان گفت دیگران از آن غافل بوده اند و برخی از این ایده ها را می توان دراهداف وی دید. من مطمئن هستم قربان برای موفقیت میمه می جنگد. افراد موفق كارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلكه كارها را بگونه ای متفاوت انجام می دهند.

                                                                                 به امید پیروزی

  

منشور انتخاباتی آقای قربان 

بسمه تعالی

اینجانب محمد رضا قربان، متولد سال 1353 در شهر میمه اصفهان، دارای مدرک مهندسی کامپیوتر و کارشناس ارشد هواشناسی هستم . نه حب جاه و مقام دارم نه حب مال و منال. در این راه قدم گذاشتم تا فریادهای عدالت خواهی همشهریانم را لبیک بگویم و حقوق پایمال شده مردم شهرم را زنده کنم  و در این راه حمایت و همفکری تمام ميمه اي هاي عزيز را خواهانم.

..........................................

به عمل کار برآید نه به حرف

خدمت همه عزيزان عرض کنم گاهی اینقدر در روند زندگی به زبان بازی آلوده می شویم که بی اختیار از عمل کم حرف مي زنيم  و بيشتر بر چاپلوسي ها اضافه می کنیم جالب آن است که این مسئله یعنی حرافی درعرف اجتماعی ما آنقدر ریشه دوانیده است که زبان چرب و نرم مصداق باهوشي و زرنگ بودن ارزیابی می شود و هرکه اين خصلت نابهنجار داراباشد، به باور عامه مردم فردی زرنگ است وصدالبته اين ويژگي با خصلت «داشتن روابط عمومي متفاوت است . پس دراین حرافي ها اگر یک ذره عمل نباشد،  دیر یا زود این وجاهت کاذب رنگ می بازد.

با نیم نگاهی به گذشته ، درمي يابيم  سالیان سال مردم نجیب میمه  ناچارا با انتخاب برخي افراد براي مسئوليت هاي محلي ، تنها شنونده چرم زباني و وعده وعید هاي واهی  آنها بوده اند و نه تنها هیچ پیشرفتی در وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهر میمه  نديدند بلکه  اکثر داشته هایشان را نیز از دست داده اند. لذا اینجانب علی رغم اینکه افراد خبره ای در میمه هستند که متاسفانه  پا در عرصه انتخابات نگذاشتند، بر خود واجب دیدم که در این عرصه بسیار مهم قدم بگذارم تا با توکل به خدا و همفکری  مردم راه چاره ای برای نجات شهر میمه و حل مشکلات آن باندیشیم. پس کلي بگويم عمده هدف من در قدم گذاشتن در اين راه  ارتقاي منطقه میمه ، حفظ داشته ها و توسعه و گسترش آنهاست  با اتکا و بهره مندی از تیمی قوی جهت دادن مشاوره های تخصصی و پشتیبانی (درقالب کمیته های تخصصی مانند عمرانی و شهرسازی و کشاورزی و دامپروری و صنعت و کارآفرینی و فرهنگی و اجتماعی)

                                                       به اميد خداوند باري تعالي 

برخی اهداف وی

1- تعیین شهردار کارآمد ، متعهد ، دلسوز و در حد امکان بومی و ساکن دائم در میمه

2-تلاش برای ارتقاء ادارات میمه و جلوگیری از انحلال و شعبه شدن ادارات . (متاسفانه در چند سال اخیر تمام ادارات میمه سیر نزولی داشته و به شاخه و شعبه تبدیل شده است)

3 - متاسفانه در چند سال اخیر با ترويج اهداف بزرگ و دست نیافتنی ، اهداف دست يافتني ديگرو مهم  را به فراموشی سپرده ایم . لازمه ایجاد اشتغال حتما احداث پالایشگاه و کارخانه های عظیم نیست بلکه با احداث و حمایت از کارگاههای زود بازده  میتوان زمینه اشتعال و درآمدزایی را فراهم کرد

4-پیگیری احداث بلوار دانشگاه و تغییر نماي ورودی شهر میمه  که این امر باعث تغییر دیدگاه مسافران نسبت به شهر میمه می شود.  این دیدگاه که میمه متشکل از یک خیابان و تعدادی مغازه است، بايد تغيير کند. (استفاده از امکانات و ارتباطات شخصي براي هماهنگی با معاونت وزیر راه و شهر سازی جهت صدور مجوز احداث بلوار و تخصیص بودجه آن)

5- تغییر ساختار غیر اصولی شهرداری و استخدام افراد خبره بومی و آموزش نیروهای بخش فضای سبز

6- جلوگیری از حیف و میل بودجه های شهر که دراصل پول خود مردم است.

7-کاهش هزینه های خدمات شهری، حمایت از سرمایه گذاران غير بومي ، رايزني با  میمه های ساکن در خارج از ميمه براي سرمايه گذاري  در سرزمين آباء و اجداديشان و نيز  حمايت از آنها جهت احداث مسکن در شهر میمه  و نو سازی باقت فرسوده و قدیمی شهر.

8-افزایش فضای سبز شهري ، رسیدگی به وضعیت فضای سبز کنوني و درختان معابر که متاسفانه در 10 سال اخیر به علت بی توجهی و عدم رسیدگی تعداد زیادی از درختان با قدمت بالا از بين رفته است، احداث کمربند سبز برای میمه و در صورت امکان احداث پارک کوهستان 

9- پیگیری مشکل زیر گذر میمه که ساکنان کوی 22 بهمن سالهاست با مشکل رفت و آمد مواجه هستند

10- برگزاری نشست هايي با حضور اعضاي شوراهاي تمام منطقه ،  صاحب نظران ، معتمدین و عموم دلسوزان جهت پيگيري و رفع مشکلات منطقه.

11- تشکیل کار گروه های مختلف با حضور متخصصان  حداقل هر شش ماه یکبار جهت رسيدگي به مشکلات ، بهبود و ارتقاء بخشهای مختلف . «مسلما برای بهبود وضعت شهرمان بايد از کمک و پبشنهادات متخصصان ، پزشکان و کارشناسان خبره بومي ساکن و غیر ساکن استفاده کرد».

12- رایزنی با مسئولین استان جهت رفع نقاط حادثه خیز جاده اصلی  اصفهان-  تهران

13-اصلاح ساختار مینی بوس رانی و سرویس های درون شهری و برون شهری برای رفاه حال همشهریان و دانشجویان

14-تکمیل جاده جنوبی میمه که سالیان پیش زمینهای آن به تملک شهرداری درآمده  ولی به علت بی توجهي  دوباره  کشت شده است.

15- حمایت از جوانان و استعدادهای مختلف هنری ،  فرهنگی و ورزشی شهرمیمه جهت پیشرفت و رسیدن به حد استاني و حتي کشوري

 16-.  حمایت از بخش کشاورزی و دامپروری و قالی بافی  که متاسفانه در چند سال اخیر به کلی از بین رفته است.

17- پیگیری تأسیس مرکز فنی و حرفه ای

18- پیگیری تأسیس مرکز آموزشی علمی کاربردی در میمه جهت ارتقاء دانش فنی و مهندسی علاقه مندان به رشته های خاص

19- جلوگیری از مهاجرت های بی رویه با تغییر ساختار شهری و افزایش امکانات  رفاهی

 با تشکر از همه همشهريان عزيزو گرامي که با حوصله اين متن را مطالعه فرموديد.

آشنایی با سوابق و برنامه های جناب آقاي مرتضی اسفندی کاندیداي شورای اسلامی شهر میمه

$
0
0

حاج مرتضی اسفندی دارای کارشناسی ارشد مدیریت و برنامه ریزی است و سابقه عضویت در شورای سوم شهر را درکارنامه خود دارد. براي هدايت پروژه شهرستان شدن ميمه به درايت و سخنوري ايشان قطعا نياز است .

سايت افاق ميمه نوشته است جناب حاج مرتضی علاوه بر سابقه عضویت در شورای سوم شهر با توجه به استعدادهای خدادادی و نوع فعالیتش توانسته تا شایستگی عضویت در موارد ذیل را در کنار عضویت در شورای شهر بدست آورد . الف –عضو شورای اسلامی شهرستان شاهین شهر و میمه ب- عضو برگزیده و نمونه شورای اسلامی استان اصفهان ج- عضو هیئت رئیسه شورای اسلامی استان اصفان بنابر این با توجه به کسب مدارج فوق الذکر توسط نامبرده میتوان دریافت که در ایشان  تواناییهای لازم در این عرصه درحد لازم و ضروری و مکفی وجود  دارد و با توجه به تجارب مدیریتی نامبرده در دیگر سنگرهای بعد از انقلاب مثل مدیریتهای موفق ایشان در دبیرستانهای مختلف منطقه و سالها مدیریت موفق ایشان در نهضت سواد آموزی تجارب ذی قیمتی را در این حوزه های متفاوت کسب نموده که مردم شریف شهر انشااله بتوانند از این دارائیهای ارزشمند ایشان کمال استفاده را در جهت احقاق حقوق مسلمه خویش را ببرند زیرا همچنانکه مردم شریف مطلعند وضعیت اداری موجود در مملکت اسلامیمان دارای پیچ و خمهای متعددو گردنه های صعب العبوری بوده که که انگار هر شهروند عادی حتی در یک کار کوچک اداری در بعضی اوقات مایوس و از خود عجز نشان میدهد که انشاالله با دریایت دولت منتخب یازدهم توسط مردم این نقیصه نیز رفع گردد ولی در حال حاضر مردم به نمایندگانی در حوزه شورای شهر محتاجند که ضمن صراحت لحجه توانایی به کرسی نشاندن حق و حقوق مردم حوزه انتخابیه خود را داشته باشد نه اینکه تازه خود نیز دراین عرصه محتاج سخنگویی زبردست باشند . حاج مرتضی را مردم شهر بخوبی میشناسند او همه عمر خود را صرف خدمات افتخاری اجتماعی نموده که بعنوان مثال حضور داوطلبانه ایشان در جبهه های نبرد در طی ۸ سال دفاع مقدس بوده که منجر به مجروحییت شدیدش در حد شهادت شده که شاید هم رضایتی در عنوان این خدمت توسط نگارنده نداشته باشد ولی به هرحال وظیفه وجدانی حقیر در بیان این مطلب ایجاب به بیانش میباشد .

و در پایان به مختصری از اولویتهای برنامه ای اش پرداخته تا خدای نکرده موجب خستگی خواننده های محترم نشده باشم .

۱-پیگیری ارتقاء بخش میمه به شهرستان میمه تا حصول نتیجه نهایی

۲-پیگیری جهت تحقق مدیریت واحد شهری و ادامه اقدام در جهت جایگاه واقعی شورا

۳-پیگیریهای لازم در رابطه با ایجاد کمپیینگ گردشگری در جهت ایجاد اشتغال

۴-همکاری همه جانبه در جهت ایجاد شهرک دانشگاهی

۵ –پیگیری لازم در جهت درامد پایدار برای امورات شهرداری

۶-گسترش حریم شهری

۷-احیای صنعت فرش میمهر تعغیی در روش اجراربه صورت کارگاههای انفرادی و گروهی در قالب شرکتهای تعاونیتولید با اختیار بافندگان

۸- حمایت از طرححای کشاورزی و صنعتی و صنعت دام با توجه به ظرفیتهای موجود در منطقه

آشنایی با سوابق و برنامه های جناب آقاي حميد سراجي ، کاندیداي شورای اسلامی شهر میمه

$
0
0

جناب آقاي حميد سراجي هم اکنون مدیر کانون فرهنگی تربیتی شهید دستغیب میمه است. این مرکز در سطح بخش میمه فعاليت  خوبي از خود نشان داده است .آقاي حميدسراجي همچنين سالها مربیگری موفق و دلسوزانه در باشگاه کاراته ایثار که منجر به کسب مقامهای استانی ، کشوری و جهانی توسط نوجوانان و جوانان شهر میمه شده است . 


روحیه انتقادی سراجی باعث شده نسبت به مشکلات موجود در جامعه بی تفاوت نبوده و سالهاست در سایت صبح میمه  و وبلاگ شخصی اش کاکتوس مشکلات شهر و بخش میمه را با زبان طنز مورد نقد و بررسی قرار می دهد. وی همچنين معتقد است اطلاع رسانی به جامعه از اهمیت خاصی برخوردار است این اعتقاد باعث شده که تمامی فعالیت های کانون را در سایت کانون توسگا  و اخبار مهم آن را در سایت صبح میمه اطلاع‌رسانی نماید.علاوه بر سایت های مذکور ، وی وبلاگ شهیدان بخش میمه را به منظور معرفی و تعظیم شهدای بخش و ایجاد اتحاد در بین شهرها و روستاهای بخش ایجاد نموده است.همچنین به منظور حمایت از هنرمند انقلابی آقای حامد زمانی وبلاگ حامیان حامد زمانی را ایجاد نموده است و نظر به این که این وبلاگ بازدیدکنندگان بسیاری در سطح کشور دارد ، از این موقعیت برای معرفی میمه به هموطنان استفاده می‌نماید.

 

* اهداف و برنامه ها *

نقد و بررسی مشکلات شهر میمه و بیان انتقادات وارده به شهرداری و شورای فعلی ، شیوه رایج نامزدها در زمان انتخابات می باشد ، اما بنده چنین قصدی نداشته و انتقاداتم را طی سالهای اخیر به صورت مستقیم به شهردار و اعضای شورا گفته یا در سایت صبح میمه و وبلاگ شخصی‌ام نوشته ام. لذا ضمن تقدیر و تشکر از زحمات ۶ ساله شورای فعلی ، عدم موفقیت ایشان در جلب رضایت عمومی را ناشی از دو علت اصلی می دانم:

۱- عدم استفاده از خرد جمعی:

طبق قانون اعضای شورای شهر میمه حداکثر ۵ نفر می‌باشند. حتی اگر اعضای شورا هر کدام در زمینه ای متخصص و صاحب نظر باشند ، به علت گستردگی زمینه فعالیت شورا اطلاعاتشان برای اتخاذ تصمیمات صحیح کافی نبوده و از مشورت دیگران بی نیاز نخواهند بود. عدم مشورت پذیری در شورای اسلامی دوره سوم بارها باعث ایجاد مشکل برای شهروندان و عقب ماندگی شهر گردیده است . اشتباهاتی مانند تصویب عوارض سنگین برای شهر و انتقال درمانگاه به بیمارستان ، در صورت مشورت اعضای شورا با افراد با تجربه و صاحب نظر اتفاق نمی افتاد.

 

* راه حل :

به اعتقاد بنده برای جلوگیری از اتخاذ تصمیمات اشتباه در شورا می توان با ایجاد کارگروه های مختلف و استفاده از خرد جمعی و نظرات کارشناسان احتمال بروز اشتباه را به حداقل رساند. کارگروه هایی مانند کارگروه عمرانی ، فرهنگی ، بانوان ، کشاورزی ، جوانان و …

 

۲- عدم اطلاع رسانی:

مردم حق دارند بدانند در شورا چه تصمیماتی برای آنها گرفته می شود . شفاف سازی فعالیت ها و مصوبات شورا در قانون مورد تاکید قرار گرفته است. حقی که شورای فعلی مردم را از آن محروم کرده است . اگر این شیوه شورا را پنهان کاری ندانیم حداقل ناتوانی در اجرای وظایف می باشد.

 

* راه حل :

برای اطلاع رسانی مصوبات شورا بهترین راه ایجاد رسانه های الکترونیکی بوده و پس از هر جلسه مصوبات و تصمیمات اخذ شده باید به اطلاع مردم رسانده شود. چنانچه شورا دارای سایت یا وبلاگی باشد می‌تواند نظرات و انتقادات مردم را اخذ نموده و آن را برای بررسی و کارشناسی به کارگروه  مربوطه ارجاع دهد و پس از کسب نظر کارشناسان آن را در جلسات رسمی شورا طرح نماید. البته برگزاری جلسات ماهیانه در مکانهای عمومی و ارائه گزارش کار برای کسانی که به اینترنت دسترسی ندارند هم می تواند مفید باشد.. به نظر می رسد چنانچه شورای آینده بتواند این دو معضل را مرتفع نماید سایر مشکلات نیز به راحتی قابل حل خواهد بود.

Viewing all 216 articles
Browse latest View live