ساخت درمانگاه میمه
مرحوم قیصرخان میگفت: پس ازاینکه دکتر صاحبقرانی گفت ، من موافقت احداث درمانگاه را از بنیاد خیریه فرح گرفتم ، من به فکر محل احداث درمانگاه افتادم ، با مشورت با ناصر (حاج ناصرخان) زمین محل درمانگاه رادراراضی خودمان دردشت (بررز زینل) تعیین کردیم ، جهت تسطیح و دیوارکشی زمین ، به زمین میرزا محمدیان که درکنار زمین ما بود ، نیاز شد. زمین وی را خریدم و اطراف آنرا دیوار کشی کردم.پس از کلنگ زنی محل احداث درمانگاه توسط والا حضرت اشرف پهلوی،بامشورت دکتراعظمی ودکترصاحبقرانی کارساخت وساز درمانگاه را با کمکهای دولتی و مردمی شروع کردیم.
علاقه مرحوم گرانمایه به حفاظت و بقاء قنوات
علیرغم اینکه مرحوم گرانمایه درزمان حکومت پهلوی ازمسئولین وصاخب منصبان بخش و منطقه بود بدلیل عشق و ایمان قلبی که به اسلام ، ائمه اطهار و رهبران دینی داشت ، با توجه به ناملایمات و بعضاً توهین هائی که توسط افرادی خام و نادان در اوایل پیروزی انقلاب به وی روا داشته میشد(3) و (از کلیه امورسیاسی و اجتماعی) حذف شده بود. اما هیچ وقت کوچکترین موضعی علیه نظام و انقلاب اسلامی نگرفتند و در اکثر جلسات و مراسم های مذهبی و عمومی بویژه مراسم گرامی داشت شهدا با توجه به کهولت سن فعالانه شرکت میکرد و هیچ وقت فریب فتنه انگیزان وطاغوت پرستان را نخوردوبااین جرثومه های باقیمانده ازنظام فسق و فجور پهلوی هم صدا و همنوا نشد ، حتی دراوج ناملایمات ومحدودیتهائی که دراوایل انقلاب (توسط جوانان بی تجربه وخام ودوستداران نادان انقلاب) برایش ایجاد شده بود هیچ وقت از امورات کشاورزی وحفظ و حراست از قنوات غافل نمی شد. مرحوم پدرم در یادداشتهایش نوشته: در یکی از سالهای اوایل انقلاب، یک برف سنگین بارید. بعد از بارش برف یکی از چوپان پیش من آمد وگفت دو روز است آب خروجی قنات مزد آباد خیلی کم شده است. من سریعاً به منزل حاج قیصرخان رفتم و موضوع را اطلاع دادم ، قیصرخان گفت برو چند نفر را خبر کن تابرویم کنار قنات ببینیم چه شده، من هم رفتم(موسی خان، حاج عبدالکریم ، حاج شاطر ، بهمن جعفری و میرزا عابدین) را خبر کردم و روز بعد با دو دستگاه ماشین قیصرخان و موسی خان رفتیم بازدید از قنات ، با توجه به بازدیدهای مکرری که طی حدود چهل سال از تمام نقاط قنات مزدآباد داشتم به قیصر خان گفتم در دو محل قنات ،احتمال ریزش دیوارها وجود دارد.یک راست رفتیم درمحلی که من حدس می زدم دیوار تونل قنات ریزش کرده باشد ، من داخل قنات شدم ، دیدم کلیه دیوارهای سنگ چین اطراف کوره (تونل) قنات ریزش کرده و مسیر آبرا مسدودکرده است. از قنات خارج شدم وموضوع را اطلاع دادم ، حاج عبدالکریم به قیصرخان گفت ، حبه ای حواله کنید تا از طریق بلند گوی مسجد اطلاع رسانی کنیم و با جمع آوری حبه ای ، قنات را بازسازی کنیم ، قصیرخان گفت نه ، فصل زمستان است و مردم کشاورز دستشان خالی است ، به حاج شاطر رو کرد و گفت: حاج شاطر برو به محمدگزی بگو هر چه پول داری بردار و بیاور ، من زمینی راکه می خواستی میفروشم ، به موسی خان هم گفت به عیسی و آزاد خان بگو به حساب من هرچه پول نیاز دارید به شما بدهند.
پدرم می گفت حاج قیصر خان با فروش زمین خود کلیه هزینه های تعمیرات قنات را که (حدود17 روز یک مغنی باسه کارگر با حجم زیادی سنگ و سیمان در آن کار کردند پرداخت. بدون اینکه احدی ازکشاورزان باخبر شوند. مرحوم گرانمایه ،حداقل 60 سال عاشقانه با تمام وجود ، باعملیات غنائی ، لایر وبی و حفاظت های مکرر و مداوم از قنوات شهر میمه ، حفاظت کرد واجازه ندادقطره ای ازآب این قنوات کاهش یابد.قنواتی که بعدازفوتش دورشته آنها خشگید. و در حال حاضر از دهانه آنها آه و حسرت خارج می شود.
حکایت پیگیری مرحوم گرانمایه برای استقرار ادارات و دوایر دولتی در میمه
مرحو م گرانمایه دراین رابطه مطالب ذیل رابرایم نوشته اندکه بااندکی تلخیص اورده می شود.
((به دلیل وابستگی شهر میمه به کاشان،دراین منطقه خیلی از ادارات ودوایر دولتی وجود نداشت،واگرهم بود بصورت دفتری کوچک ومشترک باجوشقان قالی بود.مردم برای دسترسی به ادارات دولتی می بایست بامشکلات ومشقات زیادی به کاشان می رفتند،درصددبرآمدم که این مشکل راحل کنم،اماراهکارش را نمی دانستم،نزدحسین نعمت الهی که جوانی تحصیل کرده واز خانواده تجارثروتمند اصفهان بود رفتم ((حسین نعمت الهی بجرم همکاری با دراویش از اصفهان به میمه تبعید شده بود ودر میمه مغازه داری می کرد) ،به پیشنهاد آقاحسین قرار شداستاندار ومدیران کل ادارات اصفهان رابه میمه دعوت کنیم ، با عیسی پیش حاج ثابتی درونداده رفتیم وبرای محل برگزاری میهمانی ، مزرعه حاج ثابتی رادرنظرگرفتیم.
با آقا حسین رفتیم ، اصفهان پیش یکی ازبستگانش که در استانداری پست مهمی داشت. پس از چند روز پیگیری ، ایشان وقت ملاقات استانداررابرایمان گرفت. ، چهار نفری (من ، آقا حسین ، عیسی و میرزا رضا) در جلسه ملاقات با استاندار از وی دعوت کردیم به اتفاق معاونین و مدیران کل استان برای میهمانی به میمه تشریف بیاورند. استاندار هم یکی از جلسات مهم خود با مدیران کل ادارات استان را در میمه برنامه ریزی کرد.
بلاخره بعد از حدود یک ماه ، مهمانی برگزار شد. در این مهمانی از مهمانان پذیرائی شاهانه و مفصلی کردیم. بعد از صرف نهار من خواسته هایم را که از قبل توسط عیسی و میرزا رضا (میرزا رضای سعیدیان) نوشته شده بود مطرح کردم. درهمان جلسه مهمانی استاندار موافقت و دستورات لازم را در حاشیه درخواست ها نوشتند و به معاونین اش ومدیران کل ادارات فرمودند سریعاًبه درخواست های گرانمایه رسیدگی ونتیجه را گزارش نمائید