Quantcast
Channel: ميمه اي ها
Viewing all 216 articles
Browse latest View live

داستان دوشهر....

$
0
0
انتشار مطلب اینجانب در شماره قبلی ماهنامه صبح میمه تحت عنوان "اختلافات میمه و وزوان بایونسکویی شدن حل می شود؟! "، در بین برخی از مخاطبان گفتمانی انتقادی درپی داشت که براین محورها استوار بود:
* اختلافات نداریم
* اختلافات بزرگ نمایی شده است
* مقاله نوعی پیشداوری درخصوص مشکلات است
* اصلا با وزوان حرفی نداریم!
البته محوری که بنده در مقاله به دنبال آن بودم این بود که چرا دوشهر میمه و وزوان به اختلافات ریز ودرشت خود پایان نمی دهند و علی الحال اختلافات و سوء تفاهمات موجود به سود وضرر چه کسانی (چه مناطقی ) تمام می شود؟ به بعبارتی ؛ داستان دوشهر واقعا چه سرانجامی خواهد داشت؟
برای پاسخ به این سوالات، بیایید روی مساله کمی بیشتر تمرکز کنیم:
علاقه مندان به این مرز وبوم به خوبی می دانند دو شهر تاریخی میمه و وزوان به عنوان بدنه اصلی بخش ، اختلافاتی درظاهر دارند که درگذر زمان ودر پی اندیشه و تفکر شخصیت ها و مسئولان رخ داده است . مسئولانی که اکثرا بومی نبوده اند . مسئولانی که برای رتق و فتق امور بخش، هیچگاه خود را درگیر اختلافات جزئی دوشهر نکردند و بیشتر تمرکز بر کلیات را پسندیدند . درحالی که جزئیات کم کم در گذر زمان به معضلات کلی تبدیل شد و مسائلی که پیشینیان ما با جلسه ای درمنازل بزرگان حل می کردند کم کم به نشست های استانی ، جلسات شوراها ، سخنرانی ها و تریبون ها و فضای مجازی کشیده شد. اما حقیقت امر اینکه مردم دوشهر سالیان سال است درکنار یکدیگر زندگی مسالمت آمیزی داشته اند و دارند و به نظر می رسد جامعه مدنی وزوان و میمه بیشتر توسعه شهر و رهایی از مشکلات را می پسندد تا حواشی بدون بُرد.
دراین راستا، پیشنهاد تشکیل محفلی برای حل اختلافات و رسیدن به یک راهبرد مشترک میان دوشهر که درمقاله شماره قبلی ماهنامه به آن اشاره شد قابل ارزیابی است. کمیته و انجمنی که "وجود اختلافات"را تایید کند و به دنبال "ریشه کن کردن آنها "باشد.
همچنین بحث قنات های یونسکویی محملی شد برای اینکه پیشنهاد شود حال که از عرصه و جغرافیای منطقه میمه پارافراتر نهاده ایم و درسطح کشور وجهان مطرح شده ایم، بیایید با تشکیل"کمیته همدلی"اختلافات ریز و درشت را فارغ از تریبون و محافل تخریبی حل کنیم. دراین فرایند ، وظیفه نخبگان دوشهر اینست که با همدلی، شیرینی اتحاد را درجامعه کوچک خود ترویج دهند.
منتقدانی هم که می گویند اساسا بحث گفتمان دوشهر فایده ندارد، لطفا به این سوالات پاسخ دهند که آیا گفتگو ومذاکره با مردم سرزمینی که سالیان سال است در کنار ما زندگی می کنند سخت تر است یا حل مشکل افاغنه و تصرف قطره چکانی اراضی میمه توسط برخی مناطق اطراف و نیز بیکاری جوانان! آیا باید موارد اختلافی دوشهر را تعمیم به کل شهروندان داد؟ آیا طرح مشکلات مربوط به قنات و مساله ریز ودرشت دیگر، نمی تواند درمحفلی بومی مطرح و برای آن راه حلی پیدا شود و باید برای رسیدگی حتما تا دفاتر بالادستی برود !!
مخاطبان عزیز، بهتر می دانید چند سالیست که "بخش میمه "با سابقه تاریخی و فرهنگی زیاد خود درتلاش برای شهرستان شدن وارتقای سیاسی است و براساس قانون، این مرکزیت به شهر میمه (مرکز بخش ) تعلق دارد . دراین روند گفتمان های مختلفی به گوش می رسد که خردمندان و مردم هر دوشهر باید ریل گذاری مناسبی برای آن داشته باشند و به توافقی برسند تا قانونگذار هم سریعتر قانون را اجرایی کند.
باید توجه داشت که میمه و وزوان که دربرگیرندۀ نقاط جمعیتی است و بافتهای شهری و روستایی با فاصلۀ نسبتاً کم از یکدیگر دارند، برای همگرایی در جهت مطالبه گری از مرکز، پتانسیل های خوبی در اختیار دارند. هر دوشهر تاچند سال آینده به لحاظ کالبدی به هم پیوند خواهند خورد. قطعا با همگرایی و اتحاد، راهبرد تفرقه افکنی ، تشدید و دامن زدن به اختلافات از سوی مغرضان خنثی می شود و روزی فرا می رسد که این اختلافات ریز ودرشت کنونی با درایت مرتفع و به سود آینده دوشهر تمام می شود.
به یاد داشته باشیم که با یکدیگر، ایستاده ایم اما جدا از هم ، سقوط می کنیم.....

شماره چهاردهم ماهنامه صبح میمه


اما و اگرهای گردشگری در تختِ سرخ

$
0
0
 مقدمه: هرچند مساله جلوگیری از تخریب محیط زیست در منطقه تختِ سرخ هنوز به نتیجه نرسیده و راهکارمسلمی برای رفع مشکلات معدنکار و محیط زیست پیدانشده ، اما لازم است از زاویه آینده پژوهی نیم نگاهی به موضوع گردشگری دراین منطقه داشته باشیم. بدون شک منطقه تختِ سرخ و دره دوزخی با آن زیبایی های دل فریبش مکانی مناسب برای رهایی از استرس های دنیای ماشینی امروزی ماست . معضلات زندگی شهری سبب شده است تا برای رهایی از هر نوع تنش و فشارهای روانی و برای دستیابی به آرامش، به دامان طبیعت پناه ببریم تا انرژی از دست رفته خود را دوباره بدست آوریم .

طرح مساله: قبل ازاین که وارد موضوع شوم این نکته رایادآوری می کنم که خود نگارنده در چند فرصت رسانه ای از توسعه گردشگری در منطقه تخت سرخ دفاع کرده ام هرچند بیشتر هدف اصلی ” رهایی منطقه از تخریب گری معادن” را دنبال می کردم، اما اکنون که فرصت های رسانه ای و تلاش های جمعی و اراده مردمی براین مبناست که تخت سرخ ثبت میراث شود و راه برای ورود گردشگری و صنعت گردشگری مهیا سازد، ضرورت ایجاب می کند که دراین خصوص آینده نگری صورت گیرد و شرایط چندسال آینده را هم متصور شویم.

نگاه اول: مزایای گردشگری برای منطقه تخت سرخ جناب آقای معینیان نویسنده وپژوهشگر معتقداست « ژئوپارک تخت سرخ، شامل مجموعه‌ای از پدیده ها، جاذبه‌های زمین شناختی، طبیعی، تاریخی و فرهنگی است. این مجموعه زیبا با انواع حیات وحش غنی گیاهی و جانوری و آب و هوای بسیار خنک و دلپذیر ، دیدنی های متنوع طبیعی نظیر غار زیبا و شگفت‌انگیز دمه وغارکال سیاه، حیات وحش جانوری منحصر به فرد نظیر گونه‌های ارزشمند غزال ایرانی، قوچ و میش زیرگونه اصفهانی و پرندگانی نادر نظیر بالابان، بحری و خزندگان متنوع با پوشش گیاهی غنی از گیاهان داروئی، مرتعی و صنعتی ، چندین چشمه زیبا،رودخانه دائمی و جنگل طبیعی گردگاو، دامداری سنتی، اماکن تاریخی قلعه‌های سنگی، غارهای دست ساخت، مجتمع عظیم طلای موته و معادن شدادی و کارخانه استحصال طلا، روستاهای ساده و بی‌آلایش موته، حسن رباط و لوشاب در داخل و حاشیه منطقه را در دل خود جای داده است که همگی می‌توانند مقاصد مناسبی برای اکوتوریسم وگردشگران به منطقه و دست‌مایه‌ای برای اشتغال زائی و کسب درآمد مردم منطقه باشند.» باید توجه داشته باشیم امروزه صنایع گردشگری و مرتبط آن ، باعث اشتغال زایی در سطح وسیع می گردد. اشتغال زایی می تواند در شغل ها و حرفه های مختلف از جمله: صنایع حمل و نقل، صنایع غذایی، صنایع دستی، هتلداری و غیره صورت پذیرد. اما نکته مغفول اینکه هنوز هیچ سازوکاری برای گردشگری در منطقه تخت سرخ جز یک مسیر ارتباطی نامناسب مهیا نیست و توصیه وتبلیغ به حضور گردشگر جای تامل دارد . ازطرفی ، همانطورکه گفته شد توریسم می تواند اثرات مثبت زیادی داشته باشد اما مطالعات در این زمینه نشان داده است که اثرات منفی گردشگری خیلی بیشتر از اثرات مثبت آن است.

نگاه دوم: پیامدهای منفی گردشگری: طبیعت گردی نوعی از گردشگری است که هدف گردشگر می تواند لذت از طبیعت بکر، ماجراجویی، آموزش، گذران اوقات فراغت، تفرج و یا حتی درمان باشد. در مناطق مختلف جهان، توسعه گردشگری و توریسم با حفاظت محیط زیست همراه است و دولتها در این زمینه تاکید فراوانی دارند.ولی در بعضی از کشورهای جهان سوم، به خصوص در کشور ما حفاظت از محیط زیست و پوشش گیاهی به صورت یک فرهنگ در نیامده و تاکیدات دولت هم روی افراد منطقه و هم روی گردشگران هنوز تاثیر به سزایی نداشته است. بدیهی است اکثر مردم نسبت به محل زندگی و خانه خود بسیار حساس هستند و هیچگونه آلودگی و زباله را تحمل نمی کنند. ولی به محض اینکه از خانه خارج می شوند، دیگر آن احساس مسئولیت را ندارند و ریختن زباله برایشان یک امر عادی می شود.(۱)

باید توجه داشت گردشگری می تواند محیط زیست طبیعی را به خطر اندازد، باعث تغییر آن شود و اثرات منفی بسیار زیادی بر روی آن بگذارد. به عبارتی بازدیدکنندگان طبیعت، ضایعات وآلودگی تولید می کنند. جاذبه های طبیعی با استفاده نادرست یا بیش از حد، می تواند در معرض خطر قرار گیرد. احداث خدمات برای گردشگران می تواند موجب تغییر و دگرگونی چشم اندازهای طبیعی شود و اغلب، گیاهان، جانوران، صخره ها، فسیل ها و آثار فرهنگی و هنری را در یک منطقه از بین می برند. بازدیدهای کنترل نشده یا بیش از اندازه، توسط بازدیدکنندگان می تواند کیفیت چشم اندازهای طبیعی، مکان ها و بناهای تاریخی را تنزل دهد. همچنین عبور و مرور خودروهای گردشگران گهگاه باعث تلف شدن حیوانات وحشی و حتی وسوسه گردشگران برای شکار بی رویه و غیرمجاز شود. درکل، انواع آلودگی های زیست محیطی مانند تخریب اراضی زراعی و باغی، انباشت زباله ایجادآلودگی صوتی و دست اندازی به حریم منابع طبیعی از جمله اصلی ترین پیامدهای منفی گردشگری بوده است.

چه باید کرد؟

شاید مردم میمه باغات وقنات مزدآباد وطبیعت بی نظیرش را به یادداشته باشند که درچند سال اخیر متاسفانه به تدریج به نابودی گرایید. این روند تخریب را عواملی چون گسترش جمعیت و افزایش تردد ماشین ها و نیز تغییر ساختار قنات رقم زدند ( که آنهم مجریان دلایل خاص ومنطقی خود را داشتند). جامعه گردشگر میمه هم اکنون مزارع و چاه ملی را جایگزین کرده که بدون شک در سالهای آینده سرنوشت بهتری از مزدآباد برای آنها نمی توان متصور شد. حال اگر برنامه برای صحاری و تخت سرخ هم صورت نگیرد همین سرنوشت درانتظار آنهاست. اما آیا می شود مردم را درخانه هایشان حبس کرد ؟ آیااصلا سازوکاری برای مثلا جلوگیری از شخص بنده وجوددارد که برای ساعاتی برای آرامش روحی خودوخانواده به این اماکن نروم؟ قطعا پاسخ منفی است. آنچه باید توجه داشت آموزش به مردم برای حفاظت از محیط زیست خود و برنامه ریزی درازمدت مسئولان محلی برای حفظ گردشگاهها از جمله منطقه تخته سرخ است تا با سازوکاری مناسب هم گردشگر طبیعت گردی کند و هم منطقه از مزایای گردشگری بهره مند شود. اکنون که فاز رهایی تخت سرخ از تخریب معادن و ثبت درمیراث و گردشگری کلید خورده است، نهادهای ذیربط باید از هم اکنون به فکر سازوکار های منطقی و دقیق برای توسعه گردشگری باشند. دراین مسیر، یا باید گردشگر غیربومی پذیرش ویا محدود شود. درصورتی که هدف جذب گردشگر غیربومی است باید برنامه ریزی صورت گیرد. به عنوان مثال به زودی باید با تشکیل یک گروه و یا کمیته ، “متولی کار ” مشخص شود تاتحت نظارت نهادهای مسئول بالادستی درچارچوب خاصی فعالیت نماید . همچنین با هماهنگی محیط زیست ، درمنطقه هدف گردشگری، باید سازوکار و زیرساختها مهیا گردد. مثلا مسیرهای ارتباطی “کاملا مشخص وانحصاری” و به گونه ای تعیین شودکه به زیستگاه گونه های حیات وحش آسیب نرساند. همچنین محیط زیست با پرورش برخی از گونه های حیات وحش در مکانی نزدیک به سایت و تاسیسات گردشگری و نشان دادن آنها به گردشگران می تواند نقطه ی آغازین این حرکت باشد تا جمعیت گردشگران وارد زیستگاه اصلی گونه در معرض خطر نشود. از طرفی تراکم بیش از حد گردشگران نباید منجر به بروزنارضایتی بومیان منطقه و دامداران درمنطقه شود. درکل سرمایه گذاران خصوصی ، دولتی ، سازمان های غیر دولتی و جوامع محلی باید مسوولانه و مطابق با دستورالعمل ها ، گواهینامه ها و مقررات ، گردشگران را هدایت کنند .

خداوند همه نعمت های خود را در عالم طبیعت، برای رشد و تعالی آدمی آفریده و انسان را خلیفه و مالک این نعمت ها قرار داده است. بنابراین، همگان موظفند برای حفظ طبیعت بکوشند.

۱- منبع: http://anthropology.ir/node/16271

لینک مقاله

13سال گذشت....

$
0
0
ششم بهمن ماه سال 1383 یادآور کوچ همیشگی مرحوم حاج حسینعلی رهبان است . 13سال از ان روز شوم گذشت ......

 

 

گر چه   خاک  سرزمین  پاکم از  جنس  طلاست

فقر و ماتم    گریه و غم   سهم  باباهای ماست

 

یادش گرامی 

براي شادي روحش الفاتحه

سال نو مبارک

$
0
0

                        یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبرالیل و النهار
                   یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال

 

 

 


حلول سال نو و بهار پرطراوت را که نشانه قدرت لایزال الهی و تجدید حیات طبیعت می‌باشد را به تمامی عزیزان تبریک و تهنیت عرض کرده و سالی سرشار از برکت و معنویت را از درگاه خداوند متعال و سبحان برای شما عزیزان مسئلت دارم.

صدور مجوز چاپ سه جلد کتاب میمه شناسی

$
0
0

در ادامه تحقیقات و مطالعات میمه شناسی ومیمه پژوهشی ، وزارت ارشاد اسلامی مجوز چاپ سه جلد کتب (واژه نامه زبان میمه ای) ،( ترین های شهر میمه )و (حوادث و وقایع سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی پنج دهه شهر میمه) را صادر کرده است که انشا الله این کتب تا پایان سال 95 چاپ و در اختیار علاقمندان قرار گیرد.

خلاصه مطالب سه جلد کتب میمه شناسی

1- در کتاب واژه نامه( 17620 لغت و واژه های زبان میمه ای جمع آوری شده است ) 

2- در کتاب حوادث ووقایع سیاسی ، اجتماعی و....... ، (مجموعه ای از حوادث تاریخ سازواتفاقات سیاسی واجتماعی برجسته وشاخص و رفتارها وکنشهای فرهنگی شهر میمه در پنج دهه گذشته جمع آوری شده) 

3- در کتاب ترین ها،( مجموعه ای از شگفت انگیزترین دانستنیهای شهر و بخش میمه به همراه زندگی نامه شهدا و چهره های برجسته و تاریخ ساز منطقه به رشته تحریر درآمده است. .)

انشاالله با چاپ این کتب ، بستری برای پژوهشگران تحصیل کرده و علاقمند به این خطه از میهن عزیزمان ( که سرگردان دسترسی به چنین منابعی هستند) فراهم خواهد شد تا با (انتخاب شیوه ها و تدابیری مناسب با شرایط حال و آینده در مسیر جبران نقایص گذشته و بهینه سازی آنچه در اختیا ر ماست و قر ار است به نسلهای آینده تحویل گردد، برآیند

توضیحات بیشتر در پست بعدی ...

کتاب ترین های میمه -اثر محمدتقی معینیان ( مجموعه ای از شگفت انگیزترین دانستنیهای شهر و بخش میمه)

$
0
0

(مطالب نقل قول جناب آقای محمد تقی معینیان است ))

خلاصه مطالب سه جلد کتب میمه شناسی ، 1- در کتاب واژه نامه( 17620 لغت و واژه های زبان میمه ای جمع آوری شده است )  2- در کتاب حوادث ووقایع سیاسی ، اجتماعی و....... ، (مجموعه ای از حوادث تاریخ سازواتفاقات سیاسی واجتماعی برجسته وشاخص و رفتارها وکنشهای فرهنگی شهر میمه در پنج دهه گذشته جمع آوری شده)  3- در کتاب ترین ها،( مجموعه ای از شگفت انگیزترین دانستنیهای شهر و بخش میمه به همراه زندگی نامه شهدا و چهره های برجسته و تاریخ ساز منطقه به رشته تحریر درآمده است. .)

توضیحاتی در مورد تصاویرروی جلد :کتاب ترین ها :

 حاج قیصر گرانمایه : راد مرد بزرگواری که طی 80 سال عمر پر برکت خود عامل عمران و آبادانی ورشد وپیشرفت بخش و شهر میمه گردید. وی با رهبری و هدایت ­های داهیا نه و ابتکارات و درایت ­های هوشمندانه خود فعالیت­های سیاسی، اجتماعی و عمرانی بسیار گسترده ­ای در تاریک­ترین و بحرا نی­ترین مرحله تاریخی منطقه و شهر میمه انجام داد و با کفایت و درایت خود این روستای فراموش شده در حاشیه کویر را نجات بخشید و در مسیر رشد و توسعه، تمدن و پیشرفت، با کمال خلوص نیت ،رهبری و هدایت نمودند. این انسان متدین، مومن، خیر، متفکر، اندیشمند، با تدبیر و با کیاست ،با نیروی اراده و ایمان خود این منطقه و روستای در مسیر سراشیبی، نابودی و زوال را که می رفت در روستای جوشقان  قالی هضم گردد. به اوج استقلال و کمال در استان و منطقه  رسانید 

+استاد مهدی معینیان : مفسر قرآن و نویسنده توانمند شهرمان:

آقای حاج مهدی معینیان ، دانشمندی فاضل ، محققی توانا و نویسنده ای چیره دست از خطه میمه است که در نزد اهل علم و معرفت ، فرهنگ و ادب ، چهره ای شناخته شده است .از این عالم و نویسنده بزرگ تاکنون 21 جلد آثار گرانبها و ارزشمند به چاپ رسیده است از جمله آثار معروف وی که تاکنون 39 بار تجدید چاپ شده ، کتاب گرامر زبان انگلیسی با مقایسه ای با دستور زبان فارس است که تاکنون 600 هزار نسخه آن چاپ و در اختیار دانش آموزان و دانشجویان قرار گرفته است. آقای معینیان به خاطر همت بلند و استعداد زائدالوصفی که دارند بعد از پیروزی انقلاب اسلامی  ، اقدام به حفظ قرآن کریم نمودند و به عنوان یک مفسر قرآن ، کتبی در خصوص تفسیر بخشهایی از قرآن کریم ، نظیر گامی در شناخت قرآن ، تجوید و تفسیر سوره حمد ، تفسیر قرآن به زبان انگلیسی ، آموزش قرآن به جوانان و اخیرا تفسیر ارزشمند 17 جلدی (حکمت)را تألیف و به چاپ رسانده اند. تفسیری که یکی از تفاسیر نمونه وارزشمندی است که به روشی نو وقابل درک وفهم همه نگاشته شده است

این نویسنده توانا علاوه بر زبان فارسی به دو زبان انگلیسی و عربی تسلط کامل دارند و تاکنون چندین کتاب و اثر ترجمه نیز توسط وی آماده و به چاپ رسیده است از جمله کتب چگونه از جوانان حمایت کنیم ، داستان مرگ سفید ، مکالمات روزمره انگلیسی ، لغات و اصلاحات پیرامون اسلام و انقلاب اسلامی به زبان انگلیسی .

تاکنون 40 مقاله انگلیسی نیز ار آقای معینیان در مجلات التوحید ، ما و خوانندگان به چاپ رسیده است.

استاد معینیان ، علاوه بر تخصص و تبحر در زمینه تألیف و ترجمه کتب انگلیسی و علوم قرآنی ، در زمینه علوم عقلی و نقلی و فرهنگ و ادب فارسی نیز تحقیقات گسترده ای انجام داده و تألیفات ارزشمندی دارند نظیر کتب ، دستور زبان فارسی با تجزبه و ترکیب قدم به قدم ، آموزش نگارش ، تصحیح وحاشیه نگاری بر دیوانهای اشعار پروین اعتصامی ، غزلیات شمس تبریزی و دیوان حافظ

آقای معینیان در حال حاضر در کشور نیوزیلند سکونت دارند

امید است این نویسنده پرتوان و دانشمند ، هرچه زودتر به کشور عزیزمان برگردند و شاهد چاپ و تألیف اثرات جدید از وی باشیم.

 +مرحوم دکتر مهدیقلی اعظمی : پزشک حاذق و مردم دوستی که 50 سال مخلصانه و عاشقانه در خدمت بیماران و دردمندان منطقه بود هنوز سالخوردگان روستاهای منطقه ، زحمات این پزشک مردم دوست را که با موتور سیکلت خود هر هفته جهت طبابت و مداوای بیماران به روستاهای منطقه رفت و آمد می کرد از یاد نبرده اند .  مرحوم اعظمی نقش بسیارموثری در تا سیس درمانگاههای شهرمیمه وشهر وزوان وبیمارستان حضرت محمد (ص) شهر  میمه داشتند به نحوی که می توان این مرحوم رابنیانگذار طب علمی مدرن در منطقه نامید

+مرحوم خادم الحجاج حاج محمدرضا معینیان : نابغه ای که در کنار محرومیت های شدید آموزشی شهر میمه ، بخاطر استعداد سرشار و شگرف خود در سال 56 مفتخر به کسب رتبه دوم کنکور سراسری گردید .  این مرحوم طی 25 سال در خدمت نظام مقدس جمهوری اسلامی بود و در عمر کوتاه خود خدمات شایانی در راستای اهداف مقدس نظام جمهوری اسلامی  درمسئولیتهای متعدد ی که داشتندانجام دا دند. مرحوم معینیان بنیانگذار هیات حضرت علی اکبر (ع) است و حسینیه چند منظوره این هیات یکی از آثار ماندگار باقی مانده از این مرحوم است .

 

کتاب واژه شناسی میمه ای و حوادث سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میمه - دوکتاب اثر محمدتقی معینیان

$
0
0
(مطالب نقل قول جناب آقای محمد تقی معینیان است ))

پ

 

- کتاب واژنامه زبان میمه ای

+ استاد امرالله احمد جو : نویسنده و کارگردان زبر دست چندین سریال ماندگار تلویزیونی که در تهیه متون دیالوگهای خود در سطح وسیعی از واژه ها و اصطلاحات زبان میمه استفاده کرده و  تاکنون نقش مهمی در ثبت ، ضبط ، ترویج ،گسترش و تبین زبان میمه ای داشته اند .

*استاد سید احمد حسینی نژاد : دبیر ادبیات فارسی ، سید بزرگوار ودوست داشتنی که حدود 30 سال در خدمت فرهنگ و آموزش فرزندان این دیار بود و نقش ماندگار و بنیادی جهت آشنائی صدها دانش پژوه و دانش آموز این دیار به زبان و ادبیات فارسی و زبان محلی و بومی (میمه ای )د اشته اند.

*حاج فرهاد زاهدیان : چهره خدوم شهر مان که بیش از چهاردهه در اکثر فعالیتهای سیاسی و اجتماعی شهر میمه حضور و نقش موثری داشته اند. یکی از خدمات ارزشمند و ماندگار آقای زاهدیان (مبتکر ، طراح و بنیانگذار مزارع انقلاب) در شرق شهر میمه است

آقای زاهدیان با توجه به تسلط کامل به زبان میمه ای ، یکی از راهنمایان و مشاوران حقیر بودند که نقش مهمی در جمع آوری و تدوین واژگان زبان میمه ای به عهده داشته اند .

 *مرحوم حاج محمد باقر معینیان

مرحوم حاج محمد باقر معینیان یاور دردمندان و خدمتگزار بی توقع شهرمان ، فردی که حداقل 50 سال از عمر خود را صرف خدمت به مصدومین و عمران و آبادانی قنوات میمه نمود. مرحوم پدرم ، دارای استعداد و هوش سرشاری بود که به علت شرایط زمانه و تحصیلات اندک (ششم ابتدایی 85 سال پیش) تبحر و تخصص در مسایل علمی نداشت اما به خاطر مطالعات بسیار زیادی که داشت ، اطلاعات عمومی و تاریخی اش  بسیار غنی بود. چهره خدوم و به یاد ماندنی شهرمان ، انسان نوع دوستی که حتی در اواخر عمر با پای شکسته و تنی رنجور ، به یاری مصدومان ومجروحان  (دست و پا شکسته ها) می شتافت و دردهای آنان را تسکین و مصدومیت آنان را التیام می بخشید ، وی کمک به مصدومین را به تمام معنا یک تکلیف و انجام وظیفه می دانست ، این ویژگی بارز و برجسته مرحوم معینیان از جمله زیباترین ابعاد روحی او بود که در تمام ایام عمرش تجلی یافته بود. مرحوم پدرم در زمان حیاتشان بعنوان راهنما و مشوق ،نقش بسیار با ارزش و موثری در مطالعات میمه پژوهی حقیر داشتند .

 - کتاب مسائل اجتماعی و.....

+ مرحوم اسدالله خان گرانمایه : پدر اخوان گرانمایه ، انسانی مردم دوست و خدوم که نقش مهمی در پیشرفت و ترقی شهر میمه و کمک به مستمندان در حوادث خانما نسوز سالهای قحطی  وخشکسا لیهای پی درپی داشتند

* مرحوم حاج ناصر گرانمایه :  ( بنیانگذار میمه مدرن )اولین شهردار بومی شهر میمه که طی مدت تصدی 5 ساله سمت شهرداری و دو دهه عضویت در شورای شهر میمه ، خدمات بسیار ارزشمند و ماندگاری در شهر میمه انجام دادند از جمله احداث خیابانهای دکتر شریعتی ، مطهری ، طالقانی ،امام حسین (ع) و انقلاب اسلامی ، احداث اولین کارخانه برق و برق کشی تمام خیابانها و کوچه های شهر ، احداث اولین پمپ بنزین ، احداث اولین پارک (باغ ملی ) ، احداث کانال هدایت آبهای سطحی و فاضلاب حمامهای شهر میمه ،احداث درمانگاه ، حفاری مکینه شهرداری و درخت کاری حاشیه خیابانها ،حفاری 7 حلقه چاه در داخل شهر میمه و نصب تلمبه آب بر روی آنها  برای استفاده عموم،پیگیری طرح لوله کشی شهر میمه و احداث منبع آب شهر ، احداث اولین ساختمان شهرداری ، ساخت اولین دبستان شهر (مدرسه جمشید ) ، کاشی کاری گنبد مسجد جامع برای اولین بار ، پیگیری حفاری نوکن دو قنات مزدآباد و رویه که برا اثر سیل سال 1338 تخریب شده بود ، احداث اولین دبیرستان شهر (دبیرستان جمشید )تعمیر و مرمت حمام عمومی و ساخت یک باب حمام بهداشتی ، احداث دو باب آسیاب آبی ، حفاری اولین چاه عمیق در میمه ، احداث اولین غسالخانه بهداشتی شهر ، احداث چندین پل ارتباطی در خیابانهای شریعتی ، شهید مطهری ، اطراف باغ ملی و.....

مرحوم میرزا رضا سعیدیان

مرحوم سعیدیان یکی از نوابغ و چهره های برجسته سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی شهر میمه است که در عهد خود حداقل 30 سال کلیه امور سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی شهر میمه را  مدیر یت می کرد و مدت 10 سال ریاست شورای شهر میمه را به عهده داشت و در این مدت نقش بسیار مهمی در ارتقاوپیشرفت مدنیت شهر میمه به عهده گرفتند .یکی از اقدامات  مهم وبا ارزش وی پیشنهاد تفکیک شهر میمه ازشهر جوشقان قالی وارتقا شهر میمه به بخش وجدا شدن بخش میمه از شهرستان کاشان والحاق آن به مرکز استان (شهر اصفهان) وپیگیری استقرار ادارات وارگانهای مهم دولتی در شهر میمه است  مرحوم سعیدیان حدود حداقل 30 سال سخنران و نطاق کلیه مجالس و محافل سیاسی و اجتماعی شهر میمه بود.

در زمان مدیریت وسیطره طایفه گرانمایه بر امور سیاسی و اجتماعی شهر میمه ، مغز متفکر و تئوریسن کلیه برنامه ها ، مراسم و همایشهای سیاسی و اجتماعی شهر میمه مرحوم سعیدیان بود. مرحوم سعیدیان به خاطر توانمندیهای زیادی که در مدیریت بر امور ، سخنوری و هدایت جریانهای سیاسی و اجتماعی داشت نزد اکثر مسؤولین شهرهای اصفهان و کاشان چهره ای شناخته شده و مورد احترام بود. یکی از اسرار موفقیت مرحوم سعیدیان بصیرت و زیرکی همه جانبه ای بود که در ابعاد مختلف زندگی سیاسی و اجتماعی خود به همراه داشت. بصیریت در سیاست در مسایل اجتماعی و فرهنگی از او یک چهره مدیر و مدبر و قدرتمند ساخته بود.  این مرحوم دارای زیرکی و بصیرت بلندی در تاریخ ، سیاست و مسایل اجتماعی بود. او همیشه از زمانه خود جلوتر بود و جلوتر از خواص و اهل سیاست و فن فکر می کرد و می دید و هشدار می داد و در کمترین زمان به تشخیص می رسید

 + مرحوم آقا حسین نعمت الهی : از تجار اهل اصفهان که طی مدت 15 سال سکونت در شهر میمه و عضویت یک دهه در شورای شهر ، منشاء خدمات قابل توجهی بودند ، این مرحوم بعنوان سرمایه گذاری صدیق و دلسوز آثار ماندگاری در شهر میمه از خود بجای گذاشتنداز جمله احداث کارخانه یخ سازی ، تهیه و نصب  اولین ژنراتور تولید برق شهر میمه ، احداث اولین آسیاب برقی ، استقرار دهها کارگاه قالی بافی در روستاها و شهر میمه  (که باعث رونق این صنعت در سطح وسیعی گردید، به نحوی که فرش بافی به کلیه منازل وارد و یکی از راههای درآمد اهالی منطقه گردید )، احداث عصارخانه برای روغن کشی از پنبه دانه ، احداث اولین فروشگاه بزرگ تهیه مایحتاج مردم (مواد اولیه قالی بافی ، پارچه ، لباس ، قند و شکر و سایر مایحتاج مردم ، )، طراح و مجری طرح لوله کشی آب شهر میمه و....

Article 5

$
0
0

به راستی چه زیباست اندیشه ای که در مقابل قلم زانو زند و واژه هایی که در خدمت بیان حق برآید.

 


اختلافات میمه و وزوان با یونسکویی شدن حل می شود؟!

$
0
0
منتشرشده در ماهنامه صبح میمه:
بخش میمه علیرغم دارا بودن ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های متعدد ، تاکنون به طور شایسته در مسیر توسعه قرار نگرفته و از شهرستان‌های هم طراز خود و حتی از بعضی از آنها که سابقه شهرستان شدنشان به مراتب کمتر است، عقب‌ماندگی‌های محسوسی دارد؛ به‌طوری‌که از شدت وضوح، نیازی به استدلال هم ندارد. البته مردم بخش میمه همیشه قدردان زحمات وافر مسئولان منطقه بوده اند ولی در یک چارچوب کلی از وضعیت فعلی این شهرستان راضی نیستند . مردم شهیدپرور ولایتمدار این منطقه همواره با توجه به محدودیت جمعیت آن در صحنه‌های مختلف در دوران دفاع مقدس و پس از آن حضوری فعال داشته‌اند لذا سزاوار خدمت هستند.
اما در روزهای اخیراتفاقی افتاد که قابل تامل است . یازده قنات ایران از جمله قنات مٌزد آباد میمه (Mozd Abad) و قنات وزوان با قابلیت‌های منحصر به فرد در اجلاس سازمان علمی، فرهنگی و تربیتی ملل متحد ( یونسکو ) در استانبول ثبت جهانی شد. این خبر درمیان هیاهوی کودتای ترکیه کمتر به گوش همه رسید اما مشخصا برای مردم میمه و وزوان شادی به ارمغان آورد و به طور واضح پیام روشنی داشت .


یکی از مزایای مهم ثبت جهانی یک اثر فرهنگی – تاریخی، دستیابی به صندوق میراث جهانی است و کشورهای عضو می توانند برای شناسایی، حفاظت و معرفی محوطه‌های میراث جهانی خود ، اعتبار مالی از صندوق بگیرند. همچنین قنات‌های در خطر هم بیش‌ازپیش محفاظت خواهند شد و از طرف صندوق کمک‌های فوری برای تعمیرات در اختیار کشورهای عضو قرار می‌گیرد. به زبانی ساده تر ، با ثبت جهانی قنات های میمه و وزوان ، جذب کمک‌های خارجی و بین‌المللی میسر می شود نهادهای ذیربط برای تیم مدیریت بومی اموزش های لازمه را مهیا خواهند کرد و اقدامات محافظتی و شیوه‌های نظارتی متناسب برای قناتها هم صورت خواهد گرفت. قرار است این آثار تاریخی به 36 زبان زنده دنیا معرفی شود و زیرساخت ها نیز برای حضور جهانگردان و گردشگران مهیا گردد و افراد بیش‌تری این دو اثر تاریخی را بشناسند.
سخنی با بزرگان
آنچه که همه مردم بخش میمه برآن متفق القولند اینکه میمه و وزوان دیگر ظرفیت اقدامات کور ، کارشکنانه و تفرقه افکنانه را ندارند و بیشتر نیازمند همدلی و تقویت روحیه مطالبه‌گری هستند. افراد زیادی هستند که در میمه و در وزوان به این نتیجه رسیده اند که منطقه با آن تاریخ و فرهنگ ریشه دار خود به خاطر همین اختلافات برآمده از تراوشات ذهنی برخی جریان ها ازهردوشهر ، از شهرهای اطراف خود که سابقه چندانی ندارند چقدر ضربه خورده اند. هم اکنون قطار توسعه دربخش میمه نه تنها سرعتی ندارد بلکه ایستگاهی هم برای ایستادن همان قطار دودی ندارد!

 


به این نکته باید توجه داشته باشیم که بارها فرصتهای طلایی برای پیشرفت بخش میمه پیش آمده که به خاطر همین تشتت آرا و اختلاف نظرها بر باد رفته است و خود نظریه پردازان و مردم با حسرت به همان فرصت فراری! در شهرهای همجوار نگریسته اند. این دیباچه ای بود براین موضوع که زمزمه های از همان اختلافات درخصوص اقدامات آتی مسئولان شهر های میمه و وزوان برای قناتهای یونسکویی به گوش میرسد. اقداماتی که قطعا به ضررهردو شهر خواهد بود و میراث جهانی را درمیمه و وزوان شرمنده خواهد کرد!
علی الحال، پیشنهاد می شود قبل از هراقدامی از سوی مسئولان و دوستداران قنات و گردشگری از هردوشهر ، یک کمیته "همدلی"یا "کمیته وحدت"تشکیل وبزرگان و منتقدان و مسئولان محلی برمبنای اصل "وحدت و اتحاد و دوستی "به برنامه ریزی برای آینده هردوشهر درهمین چارچوب مساله قنات ها بپردازند . این تمرین نخست دمکراسی ، می تواند امتحانی و تجربه ای گرانقدر شود برای حل دیگر مشکلات شهرهایمان.


بررسی جوامع توسعه یافته به ما نشان می‌دهد که تنها راه توسعه شهرهای کوچک همدلی و همفکری و وحدت مردم و مسئولان آن جامعه است. بیاید از فرصت رخ داده به نحو احسن درمسیر توسعه میمه و وزوان استفاده کنیم. باتشکر.وطن خواه

فکری به حال افاغنه در میمه بکنیم!!

$
0
0

منتشر شده در ماهنامه صبح میمه:

با شروع تهاجم شوروی سابق به افغانستان ، جنگ داخلی گروههای افغان و درنهایت تجاوز نظامی آمریکا به افغانستان ، مردم ستمدیده این کشور در چند مرحله ناگزیر به خروج از موطن خود شدند که این سیل آوارگان جنگ روانه کشورهای دوست ایران و پاکستان شد ودراین روند ، بخش میمه نیز ازپیامدهای جنگ افغانستان بی نصیب نماند.



هرچند تمرکز اولیه افاغنه مهاجر به علت نیاز کارواشتغال در منطقه صنعتی مورچه خورت بود اما بعدا به ویژه در سالهای اخیر به علت اشباع بازار کار در منطقه صنعتی ، موج اسکان اتباع افغان در بخش میمه برای بهرمندی از نعمت کار در بخش دامداری- کشاورزی- ساختمانی و صنعتی درشهرک صنعتی نگین ، گسترش چشمگیری یافت به گونه ای که هم اکنون باگذر در معابر شهر به راحتی این موضوع مشهود است . اما اینکه چرا آمدند و به چه دلایلی مردم منازل مسکونی خود را به این افراد اجاره دادند، موضوع بحث ما نیست . حتی دراین گفتارقصدنداریم مخالفت با حضور گسترده اتباع افغانی راهم دنبال کنیم . آنچه مورد عایت است اینکه اساسا حضور این افراد تاچه میزان در توسعه اقتصادی – فرهنگی منطقه ما نقش داشته است ؟ برای واکاوی این موضوع باید مساله را در قالب ابعاد اقتصادی – فرهنگی واجتماعی دید.

حوزه اقتصاد
اتباع افغان درابتدای ورود به بخش میمه مشاغل سخت را برگزیدند و کارگران بومی هم از آن مشاغل خارج شدند . افاغنه سپس به مرور زمان متخصص و استاد کار شدند و امروز بعضا مزدی را می طلبند که ازیک ایرانی بیشتر است.

کارگران افغان همچنین وارد کارهای کشاورزی و دامداری نیز شدند و بعدازمدتی ازآشنایی با منطقه به مرور خانواده های آنها نیز ساکن گردیدند. به موازات این تحولات، منازل قدیمی کم کم به اجاره این افراد درآمد و دیگر در هرکوی وبرزن می توان آنها را دید. اما سوال اینجاست که اتباع افغان چه پیامدهای مثبت اقتصادی برای بخش میمه داشته اند؟
برای پاسخگویی به این سوال میتوان به این موضوع اشاره کرد که حقیقتا چرخه کار مشاغل ساختمانی و کشاورزی هم اکنون بردوش همین عزیزان است و جوانان منطقه ما اصلارغبتی به کارندارند.پس به همین میزان اشتغال منطقه در تصرف آنهاست. ازسوی دیگر ارز دریافتی را هم تا حدودی در مغازه ها و مارکتهای محلی هزینه میکنندو الباقی هم یا به افغانستان واریز و یا برای سفر به اروپا برای اقامت دائمشان پس انداز می شود. پس درکل سهم ما ازدست رفتن شغل و رونق نصف ونیمه برای کسبه شهر بوده است .
بُعد فرهنگی
امروز به لطف سیاستهای نظام جمهوری اسلامی ایران فرزندان اتباع خارجی میتوانند درمدارس ایرانی ثبت نام شوند و تحصیل کنند. چنین پدیده ای را درکشورهای منطقه اصلا نمی توانید ببینید.

دراین رهگذر خانواده هایی از افغانه هستند که ازفرصت بدست آمده به نحواحسن استفاده می کنند و درمسیر تکامل و فرهنگ سازی قدم برمیدارند و فرزندان آنهاتا مدارج دانشگاهی پیش می روند و برای کشور خود وکشور میزبان مثمرثمر واقع می شوند اما خانواده هایی نیز هستند که به دلایلی این مسیر راطی نمیکنند و همان روش رفتاری و الگو وسبک زندگی راحفظ ودرجهت تطابق فرهنگی هیچ گامی برنمیدارند و بعضا باتوجه به ریشه ها وعلقه های مذهبی خود، فرهنگ میزبان راهم برنمی تابند . این موضوع بسیار قابل تامل است و باید حتمابه آن توجه داشت. درهر صورت چه بخواهیم و یاتمایلی نداشته باشیم، حضور مهاجران تغییراتی در ابزارها، ارزش ها و اعتقادات فرهنگی مردم میزبان دارد.
بعد اجتماعی
همیشه در هرجامعه انسانی افرادی از مهاجر و میزبان هستند که رفتار ناهنجار دارند .

اگر ازاین زاویه به موضوع بحثمان نگاه کنیم مهمترین معضلات این حوزه می توان به گسترش استفاده از مواد مخدر ، پیامدهای بیکاری، حضور گسترده افاغنه بدون مجوز در شهرستان، ازدواج اتباع ایرانی با افغانها و احتمال حضور عناصر خارجی مخل امنیت ملی اشاره کرد.

کلام آخر
در حقوق موضوعه ايران، بحث حقوق اتباع خارجي، بيش از هر چيز تابع «عمل متقابل» است. به عبارتی، دولت ايران همانگونه با يک تبعه خارجي رفتار خواهد کرد که دولت متبوع او با اتباع دولت ايران رفتار کنند. کنوانسيون‌ها و ميثاق‌هاي بين‌المللي برخي حقوق را به عنوان حقوق اوليه و مورد نياز اتباع خارجي، اعم از مهاجران و پناهندگان مورد توجه قرار داده‌اند. برخي از اين حقوق عبارتند از : حق رعايت احوال شخصيه، آزادي ورود، اقامت و خروج، تملک اموال منقول و غير منقول، مراجعه به دادگاه و حق اشتغال با مزد. نکته قابل تاکید اینکه هرآنچه را در باب حقوق اتباع خارجي در قوانين جمهوری اسلامی ایران وجود دارد و مورد تأييد قرار گرفته‌است، تنها زماني برقرار خواهد شد که يا فرد مهاجر از طريق مجاري قانوني و با عنايت به قوانين موضوعه کشور، وارد ايران شده باشد و يا شرايط و وضعيت او تابع تعريف قانوني از پناهندگي و آوارگي باشد. اکنون بخش میمه میزبان هزاران تبعه افغانستان است و خوشبختانه مسالمت آمیز درکنارهم زندگی میکنند و فرهنگ پذیری این افراد ازمردم اتفاق افتاده است .

جدای از ایجاد دوگانگی فرهنگی در مقابل فرهنگ بومی و حضور آنان که به ضرر فرهنگ کار و پویایی اقتصادی بوده است، تاکید می کنم حضور افرادی که به صورت قانونی مهاجرت کرده‌اند، نه تنها مجاز بلکه پیامدهای مثبتی هم در بازار کار داشته است . به عبارتی در تمام سالهای گذشته مهاجران افغان اگرچه برای مردم بخش میمه علیرغم مزیت هایی که داشته اند، دارای معایب و آسیب هایی نظیر تصاحب شغل و ناهنجاریهای فرهنگی و پزشکی و اجتماعی بوده اند اما بنده در مجموع اعتقاد دارم که آنان در سازندگی و توسعه شهر نقش مثبتی نیز داشته اند و نباید از کنار این مسئله به سادگی گذر کرد. باید به این موضوع واقف بود که در تمام سالهایی که درکشور همسایه جنگ جاری بوده این افراد طعم تلخ پناهندگی و مهاجرت را با تمام وجود احساس کرده اند وتوصیه نگارنده اینست که یک افغانی را همواره به چشم یک فرصت برای بهبود وضعیت توسعه شهر ببینیم و در یک کلام ""حضور این افراد را مدیریت نماییم"".
نباید به مسئله پذیرش افاغنه به عنوان یک تهدید نگاه کنیم و باید با برنامه ریزی سازماندهی شده از وجود نخبگان خارجی واساتید فن به عنوان یک فرصت و ظرفیت ارزشمند استفاده کرد.

نقش افغان‌ها در سازندگی ایران در قبل و بعد از جنگ مثال‌‌زدنی است و تعدادی از همین افغان‌ها در جهبه جنگ مقابل نظامیان صدام و اکنون در برابر تروریستهای داعش ایستادگی کردند و به شهادت رسیدند بنابراین همیشه هم همسایه دیوار به دیوار بودن بد نیست.

والسلام.وطن خواه

داستان دوشهر....

$
0
0
انتشار مطلب اینجانب در شماره قبلی ماهنامه صبح میمه تحت عنوان "اختلافات میمه و وزوان بایونسکویی شدن حل می شود؟! "، در بین برخی از مخاطبان گفتمانی انتقادی درپی داشت که براین محورها استوار بود:
* اختلافات نداریم
* اختلافات بزرگ نمایی شده است
* مقاله نوعی پیشداوری درخصوص مشکلات است
* اصلا با وزوان حرفی نداریم!
البته محوری که بنده در مقاله به دنبال آن بودم این بود که چرا دوشهر میمه و وزوان به اختلافات ریز ودرشت خود پایان نمی دهند و علی الحال اختلافات و سوء تفاهمات موجود به سود وضرر چه کسانی (چه مناطقی ) تمام می شود؟ به بعبارتی ؛ داستان دوشهر واقعا چه سرانجامی خواهد داشت؟
برای پاسخ به این سوالات، بیایید روی مساله کمی بیشتر تمرکز کنیم:
علاقه مندان به این مرز وبوم به خوبی می دانند دو شهر تاریخی میمه و وزوان به عنوان بدنه اصلی بخش ، اختلافاتی درظاهر دارند که درگذر زمان ودر پی اندیشه و تفکر شخصیت ها و مسئولان رخ داده است . مسئولانی که اکثرا بومی نبوده اند . مسئولانی که برای رتق و فتق امور بخش، هیچگاه خود را درگیر اختلافات جزئی دوشهر نکردند و بیشتر تمرکز بر کلیات را پسندیدند . درحالی که جزئیات کم کم در گذر زمان به معضلات کلی تبدیل شد و مسائلی که پیشینیان ما با جلسه ای درمنازل بزرگان حل می کردند کم کم به نشست های استانی ، جلسات شوراها ، سخنرانی ها و تریبون ها و فضای مجازی کشیده شد. اما حقیقت امر اینکه مردم دوشهر سالیان سال است درکنار یکدیگر زندگی مسالمت آمیزی داشته اند و دارند و به نظر می رسد جامعه مدنی وزوان و میمه بیشتر توسعه شهر و رهایی از مشکلات را می پسندد تا حواشی بدون بُرد.
دراین راستا، پیشنهاد تشکیل محفلی برای حل اختلافات و رسیدن به یک راهبرد مشترک میان دوشهر که درمقاله شماره قبلی ماهنامه به آن اشاره شد قابل ارزیابی است. کمیته و انجمنی که "وجود اختلافات"را تایید کند و به دنبال "ریشه کن کردن آنها "باشد.
همچنین بحث قنات های یونسکویی محملی شد برای اینکه پیشنهاد شود حال که از عرصه و جغرافیای منطقه میمه پارافراتر نهاده ایم و درسطح کشور وجهان مطرح شده ایم، بیایید با تشکیل"کمیته همدلی"اختلافات ریز و درشت را فارغ از تریبون و محافل تخریبی حل کنیم. دراین فرایند ، وظیفه نخبگان دوشهر اینست که با همدلی، شیرینی اتحاد را درجامعه کوچک خود ترویج دهند.
منتقدانی هم که می گویند اساسا بحث گفتمان دوشهر فایده ندارد، لطفا به این سوالات پاسخ دهند که آیا گفتگو ومذاکره با مردم سرزمینی که سالیان سال است در کنار ما زندگی می کنند سخت تر است یا حل مشکل افاغنه و تصرف قطره چکانی اراضی میمه توسط برخی مناطق اطراف و نیز بیکاری جوانان! آیا باید موارد اختلافی دوشهر را تعمیم به کل شهروندان داد؟ آیا طرح مشکلات مربوط به قنات و مساله ریز ودرشت دیگر، نمی تواند درمحفلی بومی مطرح و برای آن راه حلی پیدا شود و باید برای رسیدگی حتما تا دفاتر بالادستی برود !!
مخاطبان عزیز، بهتر می دانید چند سالیست که "بخش میمه "با سابقه تاریخی و فرهنگی زیاد خود درتلاش برای شهرستان شدن وارتقای سیاسی است و براساس قانون، این مرکزیت به شهر میمه (مرکز بخش ) تعلق دارد . دراین روند گفتمان های مختلفی به گوش می رسد که خردمندان و مردم هر دوشهر باید ریل گذاری مناسبی برای آن داشته باشند و به توافقی برسند تا قانونگذار هم سریعتر قانون را اجرایی کند.
باید توجه داشت که میمه و وزوان که دربرگیرندۀ نقاط جمعیتی است و بافتهای شهری و روستایی با فاصلۀ نسبتاً کم از یکدیگر دارند، برای همگرایی در جهت مطالبه گری از مرکز، پتانسیل های خوبی در اختیار دارند. هر دوشهر تاچند سال آینده به لحاظ کالبدی به هم پیوند خواهند خورد. قطعا با همگرایی و اتحاد، راهبرد تفرقه افکنی ، تشدید و دامن زدن به اختلافات از سوی مغرضان خنثی می شود و روزی فرا می رسد که این اختلافات ریز ودرشت کنونی با درایت مرتفع و به سود آینده دوشهر تمام می شود.
به یاد داشته باشیم که با یکدیگر، ایستاده ایم اما جدا از هم ، سقوط می کنیم.....

شماره چهاردهم ماهنامه صبح میمه

اما و اگرهای گردشگری در تختِ سرخ

$
0
0
 مقدمه: هرچند مساله جلوگیری از تخریب محیط زیست در منطقه تختِ سرخ هنوز به نتیجه نرسیده و راهکارمسلمی برای رفع مشکلات معدنکار و محیط زیست پیدانشده ، اما لازم است از زاویه آینده پژوهی نیم نگاهی به موضوع گردشگری دراین منطقه داشته باشیم. بدون شک منطقه تختِ سرخ و دره دوزخی با آن زیبایی های دل فریبش مکانی مناسب برای رهایی از استرس های دنیای ماشینی امروزی ماست . معضلات زندگی شهری سبب شده است تا برای رهایی از هر نوع تنش و فشارهای روانی و برای دستیابی به آرامش، به دامان طبیعت پناه ببریم تا انرژی از دست رفته خود را دوباره بدست آوریم .

طرح مساله: قبل ازاین که وارد موضوع شوم این نکته رایادآوری می کنم که خود نگارنده در چند فرصت رسانه ای از توسعه گردشگری در منطقه تخت سرخ دفاع کرده ام هرچند بیشتر هدف اصلی ” رهایی منطقه از تخریب گری معادن” را دنبال می کردم، اما اکنون که فرصت های رسانه ای و تلاش های جمعی و اراده مردمی براین مبناست که تخت سرخ ثبت میراث شود و راه برای ورود گردشگری و صنعت گردشگری مهیا سازد، ضرورت ایجاب می کند که دراین خصوص آینده نگری صورت گیرد و شرایط چندسال آینده را هم متصور شویم.

نگاه اول: مزایای گردشگری برای منطقه تخت سرخ جناب آقای معینیان نویسنده وپژوهشگر معتقداست « ژئوپارک تخت سرخ، شامل مجموعه‌ای از پدیده ها، جاذبه‌های زمین شناختی، طبیعی، تاریخی و فرهنگی است. این مجموعه زیبا با انواع حیات وحش غنی گیاهی و جانوری و آب و هوای بسیار خنک و دلپذیر ، دیدنی های متنوع طبیعی نظیر غار زیبا و شگفت‌انگیز دمه وغارکال سیاه، حیات وحش جانوری منحصر به فرد نظیر گونه‌های ارزشمند غزال ایرانی، قوچ و میش زیرگونه اصفهانی و پرندگانی نادر نظیر بالابان، بحری و خزندگان متنوع با پوشش گیاهی غنی از گیاهان داروئی، مرتعی و صنعتی ، چندین چشمه زیبا،رودخانه دائمی و جنگل طبیعی گردگاو، دامداری سنتی، اماکن تاریخی قلعه‌های سنگی، غارهای دست ساخت، مجتمع عظیم طلای موته و معادن شدادی و کارخانه استحصال طلا، روستاهای ساده و بی‌آلایش موته، حسن رباط و لوشاب در داخل و حاشیه منطقه را در دل خود جای داده است که همگی می‌توانند مقاصد مناسبی برای اکوتوریسم وگردشگران به منطقه و دست‌مایه‌ای برای اشتغال زائی و کسب درآمد مردم منطقه باشند.» باید توجه داشته باشیم امروزه صنایع گردشگری و مرتبط آن ، باعث اشتغال زایی در سطح وسیع می گردد. اشتغال زایی می تواند در شغل ها و حرفه های مختلف از جمله: صنایع حمل و نقل، صنایع غذایی، صنایع دستی، هتلداری و غیره صورت پذیرد. اما نکته مغفول اینکه هنوز هیچ سازوکاری برای گردشگری در منطقه تخت سرخ جز یک مسیر ارتباطی نامناسب مهیا نیست و توصیه وتبلیغ به حضور گردشگر جای تامل دارد . ازطرفی ، همانطورکه گفته شد توریسم می تواند اثرات مثبت زیادی داشته باشد اما مطالعات در این زمینه نشان داده است که اثرات منفی گردشگری خیلی بیشتر از اثرات مثبت آن است.

نگاه دوم: پیامدهای منفی گردشگری: طبیعت گردی نوعی از گردشگری است که هدف گردشگر می تواند لذت از طبیعت بکر، ماجراجویی، آموزش، گذران اوقات فراغت، تفرج و یا حتی درمان باشد. در مناطق مختلف جهان، توسعه گردشگری و توریسم با حفاظت محیط زیست همراه است و دولتها در این زمینه تاکید فراوانی دارند.ولی در بعضی از کشورهای جهان سوم، به خصوص در کشور ما حفاظت از محیط زیست و پوشش گیاهی به صورت یک فرهنگ در نیامده و تاکیدات دولت هم روی افراد منطقه و هم روی گردشگران هنوز تاثیر به سزایی نداشته است. بدیهی است اکثر مردم نسبت به محل زندگی و خانه خود بسیار حساس هستند و هیچگونه آلودگی و زباله را تحمل نمی کنند. ولی به محض اینکه از خانه خارج می شوند، دیگر آن احساس مسئولیت را ندارند و ریختن زباله برایشان یک امر عادی می شود.(۱)

باید توجه داشت گردشگری می تواند محیط زیست طبیعی را به خطر اندازد، باعث تغییر آن شود و اثرات منفی بسیار زیادی بر روی آن بگذارد. به عبارتی بازدیدکنندگان طبیعت، ضایعات وآلودگی تولید می کنند. جاذبه های طبیعی با استفاده نادرست یا بیش از حد، می تواند در معرض خطر قرار گیرد. احداث خدمات برای گردشگران می تواند موجب تغییر و دگرگونی چشم اندازهای طبیعی شود و اغلب، گیاهان، جانوران، صخره ها، فسیل ها و آثار فرهنگی و هنری را در یک منطقه از بین می برند. بازدیدهای کنترل نشده یا بیش از اندازه، توسط بازدیدکنندگان می تواند کیفیت چشم اندازهای طبیعی، مکان ها و بناهای تاریخی را تنزل دهد. همچنین عبور و مرور خودروهای گردشگران گهگاه باعث تلف شدن حیوانات وحشی و حتی وسوسه گردشگران برای شکار بی رویه و غیرمجاز شود. درکل، انواع آلودگی های زیست محیطی مانند تخریب اراضی زراعی و باغی، انباشت زباله ایجادآلودگی صوتی و دست اندازی به حریم منابع طبیعی از جمله اصلی ترین پیامدهای منفی گردشگری بوده است.

چه باید کرد؟

شاید مردم میمه باغات وقنات مزدآباد وطبیعت بی نظیرش را به یادداشته باشند که درچند سال اخیر متاسفانه به تدریج به نابودی گرایید. این روند تخریب را عواملی چون گسترش جمعیت و افزایش تردد ماشین ها و نیز تغییر ساختار قنات رقم زدند ( که آنهم مجریان دلایل خاص ومنطقی خود را داشتند). جامعه گردشگر میمه هم اکنون مزارع و چاه ملی را جایگزین کرده که بدون شک در سالهای آینده سرنوشت بهتری از مزدآباد برای آنها نمی توان متصور شد. حال اگر برنامه برای صحاری و تخت سرخ هم صورت نگیرد همین سرنوشت درانتظار آنهاست. اما آیا می شود مردم را درخانه هایشان حبس کرد ؟ آیااصلا سازوکاری برای مثلا جلوگیری از شخص بنده وجوددارد که برای ساعاتی برای آرامش روحی خودوخانواده به این اماکن نروم؟ قطعا پاسخ منفی است. آنچه باید توجه داشت آموزش به مردم برای حفاظت از محیط زیست خود و برنامه ریزی درازمدت مسئولان محلی برای حفظ گردشگاهها از جمله منطقه تخته سرخ است تا با سازوکاری مناسب هم گردشگر طبیعت گردی کند و هم منطقه از مزایای گردشگری بهره مند شود. اکنون که فاز رهایی تخت سرخ از تخریب معادن و ثبت درمیراث و گردشگری کلید خورده است، نهادهای ذیربط باید از هم اکنون به فکر سازوکار های منطقی و دقیق برای توسعه گردشگری باشند. دراین مسیر، یا باید گردشگر غیربومی پذیرش ویا محدود شود. درصورتی که هدف جذب گردشگر غیربومی است باید برنامه ریزی صورت گیرد. به عنوان مثال به زودی باید با تشکیل یک گروه و یا کمیته ، “متولی کار ” مشخص شود تاتحت نظارت نهادهای مسئول بالادستی درچارچوب خاصی فعالیت نماید . همچنین با هماهنگی محیط زیست ، درمنطقه هدف گردشگری، باید سازوکار و زیرساختها مهیا گردد. مثلا مسیرهای ارتباطی “کاملا مشخص وانحصاری” و به گونه ای تعیین شودکه به زیستگاه گونه های حیات وحش آسیب نرساند. همچنین محیط زیست با پرورش برخی از گونه های حیات وحش در مکانی نزدیک به سایت و تاسیسات گردشگری و نشان دادن آنها به گردشگران می تواند نقطه ی آغازین این حرکت باشد تا جمعیت گردشگران وارد زیستگاه اصلی گونه در معرض خطر نشود. از طرفی تراکم بیش از حد گردشگران نباید منجر به بروزنارضایتی بومیان منطقه و دامداران درمنطقه شود. درکل سرمایه گذاران خصوصی ، دولتی ، سازمان های غیر دولتی و جوامع محلی باید مسوولانه و مطابق با دستورالعمل ها ، گواهینامه ها و مقررات ، گردشگران را هدایت کنند .

خداوند همه نعمت های خود را در عالم طبیعت، برای رشد و تعالی آدمی آفریده و انسان را خلیفه و مالک این نعمت ها قرار داده است. بنابراین، همگان موظفند برای حفظ طبیعت بکوشند.

۱- منبع: http://anthropology.ir/node/16271

لینک مقاله

13سال گذشت....

$
0
0
ششم بهمن ماه سال 1383 یادآور کوچ همیشگی مرحوم حاج حسینعلی رهبان است . 13سال از ان روز شوم گذشت ......

 

 

گر چه   خاک  سرزمین  پاکم از  جنس  طلاست

فقر و ماتم    گریه و غم   سهم  باباهای ماست

 

یادش گرامی 

براي شادي روحش الفاتحه

13سال گذشت ......

$
0
0
گفتم که چرا رفتی و تدبیر تو این بود

گفتا چه توان کرد که تقدیر همین بود

گفتم که نه وقت سفرت بود چنین زود

گفتا که نگو مصلحت دوست در این بود

 

ششم بهمن ماه سال 1383 یادآور کوچ همیشگی مرحوم حاج حسینعلی رهبان است . 13سال از ان روز شوم گذشت ......

رفــــــت!

پر کشیــــــــد!

روحــــــــــش طاقــــــت ایـــــــن دنیـــــــــا را نـــداشتـــــ!

دنــــــیا برایــــــش قفــس بود....

قفســــــــــی تنـــــگ..!!

ســـــردش استــــ !!!

امشــــــب مهمــــــــــان خــــــــــــاک ســــرد اســــت!!!

پــــــــرواز کرد!!

خوشــــا بهــــ حــــالشــــــ....

اما مـــــن چــــه کنمـــــــ بــــا ایـــــن همهــ دلـــــتنگـــــــــــی؟؟؟؟

یادش گرامی 

براي شادي روحش الفاتحه

14 سال از سفرش گذشت...

$
0
0
                  من و خاطره هايم همچنان            

                از تو و تصويرنگاهت سرشاريم   

  

                        براي شادي روحش الفاتحه


✍️ محرم آمد....

$
0
0
محرم آمد و حسین و عباس و حر و آزادگی اش... محرم آمدو طفلان و اسیران وزینب و تنهایی اش... محرم آمد و شهدای ایران و گمنام و غواص و مردانگی اش... محرم آمد و ایمان و اعتقاد وشرافت و دلدادگی اش... وقتی محرم ازراه می رسد یاد تمام شهیدان ایران همچون کربلای حسینی، برایمان تداعی می شود. آنانی که جوانی و سرمایه ی زندگانی و فرزند و خانواده ی خود را برکف اخلاص نهادند و در جبهه های جنگ تقدیم اسلام و آرمانهای وطن و هموطنانشان نمودند...
Viewing all 216 articles
Browse latest View live